شعر: قلندر

بر بام شهر خواب‌زده

هر شب قلندر مست

با خیال تو

بی‌خیال باد…

خاطره‌ات

عطر خرابات که بگیرد

زیباترین ترانه‌ی این خرابه است

4 thoughts on “شعر: قلندر

  1. ما سایت فیلمسازی را برای شناختن فیلمنامه نویسان , کارگردان ها ,بازیگران ,تصویر برداران , نور پردازان,تدوینگران صدا , صدابرداران,طراحان صحنه ,کارگردانان هنری , طراحان لباس ,آهنگسازان فیلم و طراحان جلوه ویژه و سینماتوگرافر ها به هم برای ساختن فیلم ساخته ایم.
    به فروم سایت ما بپیوندید
    http://www.filmsazi.net

  2. سلام آقای کاظمی.
    هر چه قدر سعی کردم این کامنت رو در قسمت تماس بزارم موفق نشدم.
    می بخشید .شاید این کامنت کمی بی ربط باشه.
    اگه امکان داره یکی از شعرهام(اگه بشه بهش گفت :شعر)رو بخونیدو نظرتون رو بنویسید.
    ممنون میشم.
    (…)
    ———–
    پاسخ: در درجه‌ی نخست پیشنهاد می‌کنم از خیر وزن و شعر نیمایی بگذری و تلاشت را صرف تصویرسازی یا فضاسازی با واژه‌‌ها یا هردوی این‌ها کنی. شعرت از نظر وزنی چندپاره بود و لحنش بی هیچ منطق خاصی از رسمی به عامیانه در نوسان. پیشنهاد می‌کنم بیش‌‌تر و بیش‌‌تر شعر بخوانی و مدام بنویسی تا خودت را تصحیح کنی.

  3. دم به کله می کوبد و شقیقه اش دو شقه می شود.بی آنکه داند گردی آتش را خواب دیده است عقرب عاشق.
    یادی از حسین پناهی

Comments are closed.