شعر: تکه‌پاره‌هایی دیگر

تا نگویی سیب

این دوربین‌های جدید فوکوس نمی‌کنند

آلبوم‌ها پر شده‌اند از خنده‌های تقلبی

 *

بنویس دوستت دارم

Enter بزن

دارم به‌روز می‌شوم

*

سیگار روشن را توی لیوان موکا انداخت

صدای گریه  در جلز ولز گم شد

– چیز دیگری میل ندارید؟

*

سنگ فندکم پرید

پلک چپم هم

و تصویر موی ریخته روی پیشانی‌ات

در کافه‌ی تعطیل

چند وقتی است خیال و خواب هم

از پذیرش بانوان بدحجاب معذورند

*

فالم از پشت کف کاپوچینو پیدا نبود

نزدیک نیمه‌شب بود

و به دستور اماکن

باید کافه را مثل تمام شهر تعطیل می‌کردند

*

برف‌پاک‌کن جواب نمی‌داد

دوباره پرسید:

کجا می‌ریم این وقت شب؟

9 thoughts on “شعر: تکه‌پاره‌هایی دیگر

  1. آسمان سنگ قبر شهر بود
    مردگان در تیراژ بالا خفته بودند
    از سرما کفن کم بود
    نفس از سرفه بند آمد

  2. سلام به آقا رضای عزیز.
    مدتیه از روزمره ها و نوشته هات خبری نیست؟
    (چرا کم رنگ شدی؟)
    ——–
    پاسخ: سلام. از گرفتاری‌های زندگیه. ایشالا به زودی درست میشه.

  3. مُدام به اینجا سَر می‌زنم و شما نیستید.
    دوست‌تان داریم و دل‌مان برای‌تان تنگ می‌شود آقای کاظمی.

Comments are closed.