گزین‌گویه: روزنامه‌نگاری

روزنامه‌نگاری نمی‌تواند ضرری برای یک نویسنده جوان داشته باشد، حتی می‌تواند برایش مفید باشد به شرطی که بتواند به‌موقع از آن دست بکشد.

(ارنست همینگوی)

سیب آدم

اون سیبی که آدم تو باغ بهشت خورد یادت هست که تو کتاب مقدس اومده؟ می‌دونی اون سیب چی بود؟ منطق بود؛ منطق و چرندیات. چیز دیگه‌ای توش نبود. اگه می‌خوای چیزها رو همون‌طور که واقعا هستن ببینی، باید اون سیبو بالا بیاری… این انبوه سبب‌خورها حال آدمو به‌هم می‌زنن.

از متن تدی، جروم دیوید سلینجر

گزین‌گویه: هم‌نشینی

هر گفت‌وگوی عادی‌ای که مجبورم به آن گوش کنم (هرچند مجبور نباشم در آن شرکت کنم) مرا هراسان می‌کند، فلج می‌کند… به نظرم آن‌ها زبان را به شکل پوچی بیش انباشته‌اند: اظهار نظر می‌کنند، ایراد می‌گیرند، بحث می‌کنند، فخرفروشی می‌کنند. من با پرتغال، با دل‌سوزی برای سگ‌ها، با آخرین شماره فلان مجله چه کار دارم؟ من دنیا را ـ آن دنیای دیگر را ـ هم‌چون سرسامی‌سراسری می‌بینم.

رولان بارت

گزین‌گویه: بخت

زیادی ذوق‌زده به دنبال بخت ندوید، چون بعید نیست از آن جلو بزنید و بخت را پشت سرتان جا بگذارید. (برتولت برشت)