گزین‌گویه: هم‌نشینی

هر گفت‌وگوی عادی‌ای که مجبورم به آن گوش کنم (هرچند مجبور نباشم در آن شرکت کنم) مرا هراسان می‌کند، فلج می‌کند… به نظرم آن‌ها زبان را به شکل پوچی بیش انباشته‌اند: اظهار نظر می‌کنند، ایراد می‌گیرند، بحث می‌کنند، فخرفروشی می‌کنند. من با پرتغال، با دل‌سوزی برای سگ‌ها، با آخرین شماره فلان مجله چه کار دارم؟ من دنیا را ـ آن دنیای دیگر را ـ هم‌چون سرسامی‌سراسری می‌بینم.

رولان بارت

3 thoughts on “گزین‌گویه: هم‌نشینی

Comments are closed.