فصل پوست‌اندازی

در نوجوانی این شعر را به دیوار اتاق خوابم چسبانده بودم (سخت است باورش که آن خانه‌ی پرخاطره‌ی پدری دیگر وجود ندارد): «وسیع باش و تنها و سربه‌زیر و سخت.» حالا روزگار مرا به جایی کشانده که درست عکس این شعر است. حالا دیگر وقت پوست‌اندازی است. دیر هم هست.

One thought on “فصل پوست‌اندازی

Comments are closed.