هزارمین کامنت

این هزارمین کامنت سایت کابوس‌های فرامدرن است، البته بعد از آن‌که یک بار آرشیوم به همراه همه‌ی کامنت‌های دو سه‌ سال قبل، نابود شد و کل سایت را از اول راه‌اندازی کردم. به هر حال در این دور تازه از فعالیت سایت آقای ایمان زینعلی که به طرز جانکاهی به این حقیر لطف دارد، هزارمین کامنت را پای یکی از نوشته‌هایم گذاشت و بدا که در ضدیت با پرسپولیس محبوب من بود و ناچارم به جای جایزه دادن، این دوست عزیز را در لیست سیاه قرار دهم  🙂

در این مدت دوستان زیادی آمدند و رفتند و با مهرشان همراه من و سایتم بودند. دوستانی هم که نمی‌شناسم‌شان به نوشته‌هایم لینک دادند و بی‌نهایت خوش‌حالم کردند. من هم تا حد توانم به جای تن دادن به خواسته‌های خوانندگانم، به نوشتن به شیوه‌ی خودم و بدون در نظر گرفتن سلیقه و ذائقه‌ی دوستان ادامه دادم و طبعا خیلی‌ها را ناامید کردم و از خود راندم.

آرشیوم را مرور می‌کنم و با نام و خاطره‌ی شما تازه می‌شوم. مقطعی پربار از زندگی‌ام با شما گذشت و نمی‌دانید حضورتان در روزهای بی‌کاری و افسردگی دو سه سال گذشته چه انرژی مثبتی داشت. امیدوارم باز هم مثل گذشته در این خانه‌ی کوچک  ـ و نه مثلا فیس‌بوک ـ دور هم جمع شویم و از سینما و ادبیات با هم حرف بزنیم. چرا که نه.

بترکه چشم حسود. بیش باد.

10 thoughts on “هزارمین کامنت

  1. هوووووووووورررا….مرسی…مرسی…دمت گرم، دم خودم هم گرم…شدم هزارمین کامنت.ما که توو وبلاگ خودمون کامنت چندانی نداریم، چه اشکال داره توو وب دوستمون، رکورد بزنیم؟هان؟
    ———
    پاسخ: دادیم تو گینس ثبتش کنن.

  2. سلام آقا رضای عزیز
    قبل از بازی پرسپولیس که داشتم میومدم استادیوم یه دکه باز بود و خوشبختانه تونستم مجله فیلم این ماه رو تهیه کنم. ساعت ۹:۳۰ بود و قرار بود یکی از بچه ها بیاد دنبالم. نیم ساعت وقت داشتم و نتونستم جلوی خودم و بگیرم. نشستم لب پله ی یک خونه و شروع کردم “در انتظار گودو” رو خوندن.. واقعا کیفور شدم. می خواستم تو یه فرصت مناسب ازتون تشکر کنم، منتها دمار درست حسابی ندارم این روزا.. دیشب خیلی دلم گرفته بود. دوباره پرونده ی اینجا بدون من رو کامل خوندم و حالمو عوض کرد. چقدر خوبه که ما سینما رو داریم. واقعا تحمل کردن زندگی بدون سینما خیلی سخته… بهرحال خیلی ربطی به پست نداشت این حرفا، ولی واقعا فیسبوک جای سخیفیه واسه تشکر کردن؛ حداقل با این حسی که من الان دارم. اگر امکانش بود حضوری ازتون تشکر می کردم.. دست شما و همه ی عوامل مجله که این پرونده ی فوق العاده رو در اوردن درد نکنه… دمتون گرم و “هلل یوس الیوسه”!
    —————–
    پاسخ: سلام. پاینده باشی و پیروز.

  3. سلام
    ۱-پرسپولیس اول بشی آخر بشی دوستت داریم.
    ممنون از ایمان زینعلی که بهمون فهموند هت تریک یه بازیکن نشانه ضعف یه تیمه!!!
    ۲- اقای رضا کاظمی،برادر من، این همه گفتی بیوتیفول رو دوست داری فقط یه نقد کمتر از یک صفحه ای؟
    این رسمش نیستا. دل جوونا رو نشکون. کمبود جا و این حرفا هم به درد من نمیخوره. من یه نقد مفصل تحلیلی بخوام به کجا باید درخواست بدم؟
    ————
    پاسخ: واقعا توانم همین قدر بود برادر.

  4. سلام
    آقا تبریک
    من هم روزا و خاطره های خوبی رو با سایتت داشتم و دارم.تقریبن سه سالی میشه با کابوس ها و شمای نازنین آشنا شدم.جالبه ک تو پاییز و زمستون اینجا حس و حال خیلی قشنگ تری داره.نه آقا رضا؟حالا ک فکر میکنم خاطره انگیز ترین پست ها از این دوتا فصله.استثنا هم خب هست.
    به هرحال تا امروزش خسته نباشید.
    انشالاه که شاهد پیشرفت های خیره کننده تون باشیم
    ————–
    پاسخ: سلام. پاینده باشی.

  5. آقای کاظمی اون کامنت چیه تائبد کردین؟ مگه پیام منو نگرفتین؟ گفتم برای کامنت گذاشتن شما مشکل پیدا کردم؟ براتون میل کردم…
    من که کامنت اینجوری نمیذارم آخه.
    ————-
    پاسخ: نقطه هم چیز کمی نیست، تبر رو تیر می‌کنه و تیر رو تیز . 🙂

  6. تا ظاهرا مشکل رفع شده اینو بگم…من اعتراض دارم آقای کاظمی هزارمین کامنت حق من بود اسم من باید تو گیتس ثبت بشه. باور کنید یک ساعت تلاش می کردم کامنت بذارم نشد که نشد…شما هم پارتی بازی؟!
    از شوخی گذشته مبارکه آقا به امید اینکه شما اینجا باشید همیشه و همیشه و با هم بگذرونیم روزهای خوش و ناخوش این روزگار را.
    دوستتون داریم.
    ————–
    پاسخ: مهرتان مستدام.

  7. سلام
    اقا تبریک میگم . با اینکه به شدت مشغول یه کار خیلی خیلی بخصوصم ولی سر زدن به اینجا هم جزو واجبات روزانه است.یادش بخیر فکر کنم یه دو سالی گذشت از اون موقعی که با بهمن عزیز و رضا جمالی ( کجاست بی معرفت؟) و اریا قریشی و بقیه دوستان از سکانس ها و عکس ها و نماهایی که دوست داشتیم میگفتیم و کیف میکردیم.یاد اون روزا بخیر
    ایشالا دوباره همون روزا برگرده .
    تا داربی هم چیزی نمونده ، امسال میخاین چیکار کنین با این تیم داغون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدا بهتون رحم کنه….
    ————
    پاسخ: سلام. ما توی زندگی از یه سنی فقط از دست می‌دیم دیگه کم‌تر چیزی به دست میاریم. این تفرق هم هرچند غم‌انگیزه ولی روال عادی زندگیه.
    و اما داربی: حق با توست. ولی داربی زیاد پابند فرمول و منطق نیست. خیلی وقت‌ها تیم ناآماده‌تر برده. پس روبه‌رو آماده باش: پرسپولیس چی؟ سرور استقلاله. آره عمو.

Comments are closed.