زیباترین حکایتی که شنیده‌ام


حتی اگر بگویی حسین، افسانه و قصه است من این افسانه و قصه را دوست دارم و با آموزه‌هایش نفس می‌کشم. در تشنگی و طلب گام زدن و سر پیش غیر خم نکردن. تو اگر قصه‌ی بهتری داری به جان خواهم شنید.

این ترانه‌ی دلنواز  پیشکش عاشقان آزادگی . ساخته‌ی فرمان فتحعلیان با صدای زیبای مهراج

Mah e Ghabileh

4 thoughts on “زیباترین حکایتی که شنیده‌ام

  1. سلام دکتر رضای نازنین
    قصه ی مرا،سال ها پیش از این “محمد تقی بهار” سروده است.به گمانم قصه ی بهتری می آید ؛ تا نظر شما دوست خوبم چه باشد؟
    —————–
    پاسخ:مهرداد جان شعری که فرستاده بودی را در فیس بوکت و نیز چند جای دیگر خواندم و فکر نمی‌کنم جناب بهار بیراه گفته باشد. آن مبحث ربطی به یک منش و عقیده ی شخصی ندارد و من هم با همه‌ی آن مظاهر فریب و جهل مخالفم. تردید نکن. من حسین را فارغ از هر دین و مکتب شناخته‌ام. چنان که ابراهیم را، موسی و عیسی و علی را.

Comments are closed.