سایه‌ی ناب

گاهی همه‌ی حرف‌های دلت را قبلا کسی به زیباترین شکل گفته. پس به افتخار شکوه واژگان استاد جنتی عطایی…

پای پرتاول من تو بهت راه

تن گرمازده‌مو نمی‌کشید

بی‌رمق بودم و گیج و تب‌زده

جلو پامو دیگه چشمام نمی‌دید

تا تو جلوه کردی ای سایه‌ی خوب

مهربون با یه بغل سبزه و آب

باورم نمی‌شد این معجزه بود

به گمانم تو سرابی یه سراب

 

One thought on “سایه‌ی ناب

  1. تصویر آقای جنتی عطایی رو ندیده بودم تا حالا..عکسو که دیدم با چند خط شعرِ زیرش یاد آقای محمدعلی بهمنی افتادم. کمی شباهت دارند.
    هفته‌ی قبل شنیده و دیده بودیم ادای احترامِ سرگرم‌کننده به ایشان را.
    ———–
    پاسخ: اما این کجا و آن کجا…

Comments are closed.