دوست و برادر عزیزم امیر معقولی دیروز از آموزشی سربازی برگشت. به سلامتی هر چی دلتنگ و غریب و سرباز اجباری. در این دو سه سال امیر یکی از بهترین دوستانم بوده. اگر اینترنت قرار بود به درد یک چیز بخورد همان پیدا کردن امیر بود. روزگارش بر مراد باد.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
به سلامتی سه تن سرباز و رفیق و وطن
به سلامتی رفاقت…
ممنونم رضای عزیزم.
بعد از مدتها سری زدم به اینترنت و وبسایت تو و آخرین پستت شگفتزدهام کرد. خستگی که برای دشمن است (زرشک) 🙂 اما نفسی میآید و میرود و زندهایم هنوز و لحظهشمار برای قرار دیدار. به زودیِ زود و در اولین فرصت برای خلوت با کلمه و کاغذ، برای ورسیون اول خیلی فشرده خواهم نوشت. چند مدتیست که این دور و ورها و در ذهنم پرسه میزند نوشتن از پنج ماه گذشته.
قربانت
سلام
منم بازگشت امیر رو تبریک میگم. رضا برنامه بریز دوباره بریم یه چایی با هم بزنیم
————-
پاسخ: سلام. حتما. چرا که نه.