اینترنت جدا از سرریز کردن اطلاعات، با از بین بردن حریم امن شخصی وضعیت بشر را به منزلگاه تازهای رسانده که البته دربارهی آیندهاش نمیتوان با اطمینان سخن گفت. در این باره پیشتر در همین روزنوشت نوشتهام و در آینده باز هم خواهم نوشت، چون موج مهیب اینترنت حتی اگر خودمان را فریب بدهیم و نادیدهاش بگیریم، از مسیر زندگی ما هم خواهد گذشت. یکی از ویژگیهای اینترنت امکان گسترده و عمومیاظهار نظر است. وبلاگ شخصی یا شبکههای اجتماعی تریبونی هستند که هر کس بسته به دانش و ذوقش میتواند آراء و عقاید خود را منتشر کند. در این ازدحام آشفته، هیج چیزی از گزند نقد، هجو و البته تخریب در امان نیست.
دو وبسایتی که در ادامه لینکشان را میبینید نمونههای روشنی از تلاش دستهجمعی برای هجو شخصیتها هستند. در یکی وجه افسانهگون و ستایششدهی هلن کلر را به هزل کشیدهاند و در دیگری، شمایل « آهنین» چاک نوریس را به خاک استهزاء نشاندهاند.
http://www.helenkellerjokes.net/
http://www.chucknorrisfacts.com/
توضیح: فول فرونتال که نام فیلم نامتعارفی از سودربرگ هم هست اشاره به حضور بیپرده و عریان در برابر دوربین دارد. به گمان من دنیای تحت سلطهی اینترنت مصداق آشکار چنین تعبیری است.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
شوروشوق اغلب بیمارگونه (و سادیستی) به اعلام نظر در اینترنت با هویتهای ناشناس البته بیداد میکند. آشفتگیای که (بهدرستی) از آن صحبت میکنید، بخشیاش بهنظرم ناشی از همین ناشناسماندنهاست. همین بیمارگونگیِ وحشتناک است که باعث میشود حتی کسانی که صادقانه دوست دارند به دیالوگ مجال بروز دهند، از تصمیمشان اغلب صرف نظر کنند. واقعیت این است که موقعیت امروز اینترنت، موقعیت بسیار هذیانی و رعبآوریست.
و لابد تابهحال دقت کردهاید که در چنین فضای مجازی گستردهای، تمایل به خردکردن و کوبیدن و سلب اعتبار بسیار بیشتر به چشم میآید، تا تکریم و تحسین. واقعا چرا؟
“خدا(اگه باشه) فقط به یک دلیل،کسانی که خودکشی می کنن رو مجازات می کنه.
به این دلیل که احتمالا،به جیگر و ت..م و خ…شون،حسادت می کنه.
و اگر باشه و مجازاتشون کنه،خیلی احمقه…چون معدود آدمای با جرات و با خ… و ت…دار این دنیا رو که نباید مجازات کرد.هان؟”
پ ن:
قبل از دیدن پست قرص برنج تو سایتتون،این دری وریهای کاملا درست رو رو پیج فیسبوکم گذاشتم.اعصابم که منهدمه.همینجوری اومدم سایتتون رو سر بزنم،قرص برنج رو دیدم و گفتم بیام اینا رو اینجا بنویسم.
از کامنتهای بی ربط با پست،متنفرید،اما این قدر وضعم خرابه که راستش اصلا نخوندم این پستتون چیه؟
با کلیات بحث کاملاً موافقم؛ مخصوصاً اون توضیح پایانی که مثل تیری وسط سیبل میمونه. ولی لینکهایی که به عنوان نمونه گذاشتین شاید بیشتر مصداق هجو باشه تا تخریب. جنس شوخیها من رو یاد همین عکس بالا میندازه که به گمونم برگرفته از اپیزودی از «سیمپسونها» باشه. اگه به شکل دیالوگ در بیان، کاملاً این پتانسیل رو دارن که در اپیزودی از همین سریال یا فیلمی از برادران کوئن بکار گرفته بشن. بیش از اینکه اونها رو توهینکننده یا تخریبگر بببینم، هجویههای هوشمندانهای از وضعیت منحصربفرد فیزیکی هلن کلر و شمایل قهرمانگونهی چاک نوریس در نظرم اومدن که در مورد دومی ارجاعهای جالبی هم به آثار سینماییش وجود دشت. اگه صادقانه بخوام صحبت کنم، با خوندن بعضیهاشون واقعاً خندهم گرفت…
شاید مثال بهتر برای تخریب، اظهار نظرهایی باشه که در انواع سایتهای مرتبط با موسیقی، مخصوصاً فورومهای سبک راک و متال، در مورد جاستین بیبر بکار میره.
ولی اون چیزی که اهمیت داره و فکر میکنم مورد نظر شما بوده، نیاز به یک پدیدارشناسی جامع در مقولهی اینترنت و افسارگسیختگی بیحدوحصر اونه که میتونه بستر آفتهای فرهنگی گستردهای باشه.
من موندم تو چجوری اینا رو پیدا کردی؟