چند وقت پیش که بخشی از آرشیو سایتم از دست رفت و برای بازیابیاش کمک خواستم کسانی به یاریام شتافتند که نامشان هرگز در کامنتهای این سایت به چشمم نخورده بود. این چند وقت هم که چند پست با موضوع انتخابات گذاشتم، کسانی نظر دادند که قبلاً حضور نداشتند. همین نشان میدهد که عابران و ناظران خاموشی هستند که به چشم نمیآیند و به وقتش وارد عمل میشوند. این وضعیت، شایستهی تأمل و مایهی امیدواری است.
تا بعد
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
فکر کنم من یکی از همون آرای خاموشی ام که شما گفتید!
مفتخرم که براتون کامنت گذاشتم.همین جدیدا چندین نوشته شما رو خوندم و واقعا اغلب احساس نزدیکی عمیقی با نوشته های شما کردم.یه جور نگاه تلخی که نا امید نیست.که با شیرینی امید به تعادل می رسه…وقتی که از نشستن تو تاریکی کوهسنگی می نوشتید مثلا…جایی که سال هاست پاتوق خود منه…
امیدوارم بازم بتونم باهاتون باشم…
تا بعد