بر بستر آب خانهای ساختهایم
خورشید تو را به سایه انداختهایم
از رخوت خواب بیسرانجامتریم
برخیز که ما قافیه را باختهایم
*
در بهت و سکوت کوچهها رازی هست
تا رازی هست، قصهپردازی هست
گفتند که کار ما تمام است تمام
افسوس نخور همیشه آغازی هست
*
هنگام دعا خدای من کار نکرد
با این همه غم صدای من کار نکرد
یک عالمه شعر شد برای تو ولی
یک دوزاری برای من کار نکرد
*
ای مرغ سحر! دوباره خود را مد کن
تو جای خروس صبحها قدقد کن
در بستر پوچ این همه شبگردی
یک بار بیا درد مرا دانلود کن
*
حقا که چراغ راه و فانوس تویی
سرسبزتر از جادهی چالوس تویی
محبوب مثال خاتمینیست ولی
کیهان گله میکند که جاسوس تویی
*
سردار دل و زبان ما روحانی!
آقای حقوقدان ما روحانی!
من هم متشکرم ولی زود بجنب
قفل است کلید جان ما روحانی!
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
مخصوصا سه رباعی آخر که عالی بود.
رباعی ای مرغ سحر …. منو یاد حال و روزی انداخت که با گوش کردن مرغ سحر شجریان دچارش می شم. انگار راستی راستی غم آدم دانلود میشه. حذف نه انگاری جابجا میشه
———–
پاسخ: سربازیت تموم شد؟
خیلی قشنگ بودن
———-
پاسخ: خیلی ممنون از شما
سلام
ان شالله آخراسفند تمومه.
———
پلسخ: سلام به سلامتی ایشالا
سلام….
مثل همیشه بی نظیر بود آقا رضا……تو همیشه کارت درسته 😉