نخست
غروب پنجشنبه بهمن شیرمحمد خجالتزدهام کرد و به دفتر کارم آمد. و اینگونه یک دوستی دورادور اینترنتی، حاصل عشق مشترکمان به سینما، به دیدار و همنشینی رخبهرخ انجامید. حال خوشی دارد این داستان. از گذشتهای دل کندهایم و روزگار تازهای آغاز کردهایم؛ روزگاری برای دوستی و همدلی در قاب سینما، و مرور دلخوشیهایمان زیر نور خوشرنگ فانوس خیال. بهمن بیش از آنچه که در نظرم بود ـ و کم هم نبود ـ مهربان و عزیز است. از هر دری سخنی… قرارهایی گذاشتیم برای سر و شکل دادن به کارها و برنامههای مشترکمان، مخصوصا آنهایی که به آدمبرفیها مربوط میشوند… سپاس برای بهمن عزیز و به امید دیدار و همراهی دوستان دیگر.
دوم
از همهی شما که بعد از این غیبت باز هم به یادم بودید بسیار سپاسگزارم. راستش، من اصلا انتظار این مهربانی را نداشتم. مهم نیست که چه کسانی دوستم دارند و کارهایم را دنبال میکنند، من برای آنها احترام قایلم که محبتشان را ابراز میکنند. در خلوتم، سه سال گذشته را مرور میکنم تا ببینم چه کردهام که گروهی پیگیر نوشتهها و کارهایم هستند و حتی کجخلقیهایم نمیتواند آنها را دلزده و دور کند. هرچه در این حال و احوال کندوکاو میکنم، چیز چشمگیری نمییابم. جز لطف و مهر شما چه چیزی میتواند توشه و رانهی این راه نوپای زندگیام باشد؟ راهی که خیلیها حتی به یک دهه نمیتوانند طی کنند و به لطف پروردگار شتاب و سرعتی عجیب در تقدیر من داشته. احترام من نثار شما که دلگرمیبزرگ این برادر کوچکتان هستید.
سوم
از تو دور میشوم
مثل عکس آب در آینه
تا چشم کار میکند
از تو دورتر…
من تشنهام عزیز دلم
اینجا کنار جدول متروک
بین خطوط بد ممتد
با واژههایی که بیصبر
در انتظار انفجارند..
با ابرهایی که امسال
یکقطره باران ندارند…
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
فراموش کن/ مسلسل را/ مرگ را/ و به ماجرای زنبوری بیاندیش/ که در میانه ی میدان مین/ به جستجوی شاخه گلی است… گروس عبدالملکیان
به قول همون مطلب جاودانه تون برای من در نقد ” پرسه در مه ” عزیزم با همین عنوان :
به زمان تلاقی نگاه , زمانی غزل وار و حسرت بار….آنجا که عشق نخستین نقطه یروایت انسان باشد……
سلام.تبریک آقا.خیلی خوشحال شدم از همکاری ات با فیلم.بیشتر برای خودم که یکی از منتقدهای مورد علاقه ام نویسنده ثابت مجله فیلمی شد که این چند سال اخیر بسیار افت کرده.
سلام رضا
خجالت زده مون کردی.
ارادتمند
سلام.آقا رضا تبریک می گم و انشا الله موفق باشی(با کمی تاخیر).
سلام
خیلی خوشحال شدم که با دوست عزیزم بهمن آشنا شدی و امید وارم همکاری های خوبی با هم داشته باشید ضمنا سایت باحالی هم داری مطالب خوبی نوشتی خوشم اومد دیدگاه خاصی داری ….
اگه به موسیقی علاقه مندی به این فروم درویشی ما هم سری بزن شاید خوشت بیاد
خیلی مخلصیم
ابرها از چکیدن امتناع میکنند.شما هم اگر ننویسید چه شود.چه شود؟شود؟