نگارش کتابی را به پایان بردهام که موقتا نامش طعم مرگ است و شاید هم به همین نام باقی بماند. داستانی نیست. بخش غالبش نوشتار فلسفی است که البته با معیارهای آکادمیک ابدا فلسفی نیست. با معیارهای کلاسیک هم فلسفی نیست. با معیارهای مدرن هم فلسفی نیست. اصلا فلسفی بودنش چه اهمیتی دارد؟ کتابی است درباره مرگ و تفصیل این نکته که چرا از مرگ میترسم. کتابی بهشدت شخصی و به باور من به همین دلیل، جهانشمول. تکلیفم با مخاطب در همان دیباچه کتاب یکسره میشود. این کتابی نیست که کسی با دل و جان سراغش برود. فقط برای آنهاست که از مرگ میترسند یا مرگ دغدغه مهمشان است.
نمیدانم آیا ناشری مایل به چاپ چنین کتابی خواهد بود یا نه. بهزودی برای یافتن ناشر دست به کار خواهم شد. اگر ناشری نیابم در اینترنت منتشرش میکنم. ای بسا شمار خوانندگان اینترنتی بارها بیشتر از شمارگان حقیر کتاب کاغذی باشد. البته که کتاب کاغذی شیرینی خودش را دارد. اما در این روزگار پرشتاب نمیتوان برای ناشر و ممیزی بیش از حد معطل ماند.
طعم مرگ جستاری است دلی و البته افشاگر. امیدوارم خیلی زود به شکلی که مقدور باشد منتشر شود و به دست مخاطبان اندک خودش برسد.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز