یکی از فاکتورهای تعیین استراتژی برای هر بازی شطرنج در نظر گرفتن ریتینگ حریف است. وقتی ریتینگ حریف خیلی پایین باشد میدانید که نیازی به استفاده از بهترین حرکتها ندارید و میتوانید ریسکی و اصطلاحا رمانتیک بازی کنید. اما وقتی ندانید کسی که روبروی شما نشسته چه ریتینگی دارد چه باید بکنید؟ این وضعیت در بازیهای casual و تمرینی که هر دو طرف anonymous هستند زیاد رخ میدهد. مثل هندوانه سربسته است. تا درونش را نکاوی به کیفیتش پی نمیبری. غالبا سه چهار حرکت اول میتوانند تعیینکننده باشند. اگر حریف در همین حرکات آغازین اشتباه فاحش کند یا حرکت نادقیق صورت دهد میتوان با اطمینان نسبی گفت که ریتینگ بالایی ندارد. اما گاهی حریف زیرک در همین حرکات هم میتواند دست به فریب بزند و عمدا حرکتی نادقیق کند تا به اشتباه گمان کنیم چیزی بارش نیست و به دامش بیفتیم.
اما درس بزرگی که شطرنج به من آموخت این است: گاهی تا حرکت بالای بیست و حتی سی توانستهام برتری پوزیشنی و یا حتی متریالی خوبی از حریف بگیرم و یقین حاصل کنم که او سطحی بسیار پایینتر از من دارد. حس سرخوشانه این برتری آشکار مرا به صرافت انجام حرکات ریسکی و رمانتیک انداخته و ناگهان تمام برتری را از دست داده و نهایتا بازی را باخته ام. نکته بسیار عجیب اینجاست: در آنالیز کامپیوتری پس از بازی متوجه شدهام که حریفم ریتینگی همتراز خودم دارد و من بخش اول بازی (پیش از انجام حرکات غرورآمیز نمایشی) را در سطحی بالاتر از او بازی کرده ام. او در سطح خودش بود و بد بازی نکرد. من زیادی خوب بودم و این زیادی خوب بودن کار دستم داد. میگویند غرور آغاز سقوط است اما دلیل اصلی سقوطی از این دست که ذکرش رفت، ایمان نداشتن به توانایی خویشتن است.
تواناییهای خود را دست کم نگیرید. گاهی نداشتن عزت نفس به اشتباه تعبیر به غرور میشود. پیچیده است. مگر نه؟!
من به دلیل تحقیر مداوم و بی دلیلی که از بدو کودکی تا همین امروز از سوی پدری همیشه خشمگین متحمل شدهام عزت نفس بسیار کمیدارم اما غالبا به عنوان فردی مغرور شناخته میشوم! (که فقط خودم میدانم چه شوخی چیپ و زشتی است). شطرنج به زیباترین شکل ممکن کمکم میکند تا خودم را روانکاوی و بار بیهودهی هستی (این هیولای جبار = زورگو) را تحمل کنم. نیک میدانم چیزهایی که ربطی به اراده و عمل خودمان ندارند و از بیرون تحمیل شدهاند (از جمله آثار بد رفتار دیگران)، نباید خسته و ناامیدمان کنند. راهکار درست همان است که در مبارزه با ویروس یا تروجان کامپیوتر میکنیم: اگر قابل حذف نیستند انتقالشان میدهیم به قرنطینه= پس پستوی ذهن. در مورد خودم مهم پیدا کردن راهکاری موثر برای بهبود وضعیت اسفناک عزت نفس است نه وقت تلف کردن برای لعن و نفرین مسببش. بعضی چیزها را فراموش نمیشود کرد اما…
مثبت بیندیشم.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز