صدای دلنشین استاد بنان را در پیشدرآمد «کاروان» در گوشهی دیلمان شنیدهاید؟ دیلمان محزونترین گوشهی موسیقی فولک ایرانی است و هیچکس آن را را بهتر از فریدون پوررضا اجرا نمیکرد. شاید قطعهی پایانی سریال «پس از باران» را به یاد داشته باشید. حتی اگر معنی کلامش را متوجه نشده باشید حتما حزن و اندوه جاری در آن را به خاطر دارید.
فریدون پوررضا حق بزرگی به گردن موسیقی فولک ایران دارد. او سالها یکتنه، مشغول پژوهش و بازیابی نغمههای اصیل و ازیادرفتهی موسیقی گیلان بود؛ از تالش تا گالش، سینهبهسینهی بازماندههای روزگار دور. از لالاییها و سوگوارهها تا نغمههای عیدانه و عروسی و…
پوررضا محبوب گیلانیها بود و چهبسا دیگرانی که دلبستهی موسیقی بومیو محلی جایجای ایراناند؛ این سرزمین نغمهها و ترانههای خاکگرفته و مهجور.
خبر درگذشت استاد پوررضا برای من که در آن دیار و با صدای بزرگانی چون او و ناصر مسعودی و فرامرز دعایی بزرگ شدهام، بسیار تلخ و اندوهبار بود. اما مگر تنها صدا نیست که میماند؟ و در صدای او سوز و ساز خاطرههای یک قرن از بهشت گیلان نهفته؛ از سر بریدهی میرزا تا دلتنگیهای چوپان جوان و شیدایی که تنگ غروب و در دل مه برای محبوبش با آوای غمناک نی میخواند.
یادش گرامی.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
با سلام خدمت دوست خوبم رضای عزیز
کاملا درست گفتی,در صدای پوررضا همیشه غم پنهانی نهفته بود که آدم از شنیدنش لذت میبرد.
یا اون آهنگ بسیار زیبای (خوام بشوم رشت) رو از وقتی ما گیلانیها چشم باز کردیم تو گوشمون بود و پدر و مادرانمون زمزمه میکردن.هرگز از یادمون نمیره وبرای همه ما خاطره بوده و هست.
امیدوارم که مردم ما قدر بازماندگان این هنر ,مثل ناصر مسعودی رو بدونن و تلاش کنند برای بازماندن و نکوداشتن این هنر.
روحش شاد و یادش گرامی….
دوستان عزیز وبلاگ مرد مختصر به انتخاب دویچه وله جزءِ یازده وبلاگ برتر فارسی قرار گرفته. بهترین وبلاگ فارسی سال ۲۰۱۲ از بین این یازده وبلاگ و با رای شما انتخاب خواهد شد. اگر مایل بودید از طریق لینک زیر به این وبلاگ رای بدهید. هم اکنون نیازمند رای سبزتان هستیم.
http://thebobs.com/persian/category/2012/best-blog-persian-2012
—————-
پاسه: خوبه سایت ما به درد تبلیغ شما خورد لااقل. 🙁
افسوس. صدای برنج می آید که دارد ته می گیرد…باران به شیشه آشپزخانه می زند و کاست گلداستار رنگ و رو پریده دارد پوررضا می پاشد بیرون. صدا می ماند…می ماند…می….
سلام.
از فریدونِ پوررضا فقط همان قطعهی پایانیِ سریالِ «پس از باران» را شنیدهام که موقعِ پخششدن عجیب مسحورم میکرد. هنوز هم تکاندهندهست. یادش گرامی.
خدا بیامرزه. منم تیتراژ پس از باران پررنگ ترین خاطره ام از استاده. روحش شاد. صداش تمام طبیعت و آسمان گیلان رو توی خودش داشت.
اگه ما گیلانی ها فریدون پوررضا و ناصر مسعودی و شیون فومنی رو نداشتیم چه می کردیم؟؟؟….فرهنگ گیلان مدیون پوررضاست…زمزمه های هنگام نشا و وجین و…زنان شالیزار و….بوی بارون امروز دل منو برد تا مخمل سبز گیلان…خدایش بیامرزد….
——————
پاسخ: گیلان فقط این سه نفر را دارد؟ از هوشنگ ابتهاج و انوشیروان روحانی تا آیدین آغداشلو و پرویز صیاد و…. اووووووه.
آره خب سوسن تسلیمی و پروفسور سمیعی و ….اصلا مگه اولین تئاتر ایران تو گیلان نبوده؟….ریه های این سرزمین سرشار از تمدن وهنر و فرهنگ است اگرچه در این روزگار بر مردمان گیلک هر آنچه بی توجهیست روا داشته شده …
روحش شاد…
—————
پاسخ: 🙂 🙁