نوام چامسکی پیش از هر چیز یک زبانشناس و البته مهمترین زبانشناس چند دههی اخیر است؛ کسی که پس از سوسور و ویتگنشتاین بیشترین نقش را در تکامل و گسترش دانش زبانشناسی داشته است. ژاک دریدا اندیشمند بزرگ معاصر و تبیینگر مفهوم ساختار شکنی اثر ارزشمند خود با نام «از گراماتولوژی» را بر پایهی بسیاری از آراء و نظریات چامسکی بنا کرده است.
در آغاز مستند فرانسوی چامسکی و شرکا ادعا میشود چامسکی بزرگترین اندیشمند و روشنفکر زندهی معاصر است. اگر بدبینانه به تفاوتهای بنیادین ریشه اندیشهی نوین فرانسه و آلمان نگاه کنیم شاید بشود بر حسب این ادعا، نادیده گرفتن کسی چون یورگنهابرماس آلمانی، آخرین بازماندهی مکتب فرانکفورت، را توجیه کرد.
مستند چامسکی و… بیوگرافی تصویری نوام چامسکی و گذری بر حال و احوال او نیست. این مستند ابدا به کاراکتر دانشمند و زبانشناس چامسکی ربط ندارد و بر وجه دیگر شخصیت او به عنوان یک ناراضی و تئوریپرداز سیاسی ضدامپریالیسم متمرکز است. فعالیتها و نظریات سیاسی چامسکی اصل و اساس این مستند ضد آمریکایی است که بیعدالتی، آزادی، سانسور و نقش و اهمیت رسانهها را در ساز و کار قدرت در سراسر این کرهی خاکی از شیلی و ویتنام تا فرانسه و آمریکا مورد بررسی قرار میدهد. ظاهرا سازندگان این مستند در یک رویکرد کاملا ایدئولوژیک و با پیش فرضهایی لایتغیر به سراغ موضوع رفتهاند و کمترین دغدغهای برای کشف همهی حقیقت در جستجوهایشان وجود نداشته است. از این رو فیلم چیز تازهای دربارهی محتوای کلی اندیشهی چامسکی به مخاطبی که او را از پیش میشناسد ارائه نمیدهد.
کاراکتر چامسکی چندلایه است و نظریات سرراست و سهل الوصولی ندارد. او تلاش میکند (یا لااقل وانمود میکند) تحلیل صادقانه و درستی از اوضاع داشته باشد و واقعیت و حواشی را به نفع نیت درونیاش تغییر ندهد. برای نمونه در یکی از معدود حضورهای چامسکی در فیلم، کسی از او دربارهی نقش و نفوذ دولت آمریکا در رسانههای آمریکایی میپرسد و چامسکی بر خلاف یک پاسخ دم دستی و کلیشهای که انگ چنین پرسشهایی است، هرگونه نقش دولت آمریکا در رسانهها را انکار میکند و وقتی با شگفتی حاضران روبهرو میشود یک مثال خیلی کاربردی دربارهی امتناع رسانههای آمریکایی از درج خبردربارهی کمک آمریکا به اسرائیل در جریان انتفاضهی سال ۲۰۰۰ مطرح میکند که البته باز هم چندان متقاعد کننده نیست!
مستند چامسکی و شرکا در واقع بیشتر مستندی دربارهی «… وشرکا» است. بخش زیادی از فیلم بدون حضور چامسکی به نقب و تردیدافکنی در مفاهیمیهمچون آزادی در غرب، سلطهی حکومتها و سانسور رسانهها میپردازد. رویکرد یکسویه و ضدنئوکانی فیلم بهقدری غلیظ است که اگر فیلم به زبان فرانسه نبود و یا تیتراژ آغازین نداشت میشد شک کرد که این مستند هم دستپخت مایکل مور دموکراتپرست باشد! پس از اقبال فرانسویها به فیلم مایکل مور در کن و اهدای نخل طلا به او، رویکرد بهشدت چپگرا و ضدراست این مستند فرانسوی اصلا دور از انتظار نیست.
فیلم مواد آرشیوی بسیار غنی و پر و پیمانی دارد: از عکسهای کارگران معدن در شیلی ـ که چامسکی در آغاز گفتگویش به تابلویی از آنها بر دیوار محل کارش اشاره و از قتل عام این کارگران یاد میکند ـ تا تصاویری از قدیمیترین تبلیغهای تلویزیونی از تظاهرات در حمایت از سیگار کشیدن بانوان و البته سیگار مورد علاقهی پزشکان آمریکایی و… و البته تصاویر آرشیوی به روزتری از جنگ و نکبت و بدبختی در همه جای کرهی مفلوک زمین.
رویکرد بهشدت ایدئولوژیک فیلم را میتوان در تلاش ریشهجویانهاش برای تاکید بر نقش امپریالیسم در گسترش دخانیات جستوجو کرد. نمونهی خیلی جالب و سرگرمکنندهی دیگر، مربوط به گفتوگوهای شبکهی دستراستی Fox با دانشمندی است که برخلاف نظریهی پرطرفدار «گرم شدن کرهی زمین و اثر گلخانهای» ـ که ال گور و دمکراتها برای همهگیری آن تلاش بسیار به خرج دادهاند ـ معتقد است زمین در حال سرد شدن است و طبعا سازندگان این مستند این نظریه را هم جزو توطئهی نئوکانها ارزیابی کردهاند. شاید مهمترین مشکل مستند چامسکی و شرکا همین باشد که بهشدت در چارچوب پیش فرضهای ایدئولوژیک خود درجا میزند و فضایی یکسویه از سیاست آمریکا ترسیم میکند. در هر حال دستکم بخش مهمیاز رویکرد «امپریالیستی» آمریکا در روزگار دمکراتها شکل گرفته و در یک نگاه منطقی و بیطرفانه نمیتوان گروهی را مبرا از جنایت دانست و به عنوان سمبل عدالت و آزادی مطرح کرد و همهی نکبت «امپریالیسم» را به گروه مقابل نسبت داد! با همهی گزینشهای تحمیل شده بر فیلم، بینندهی چنین مستندی میتواند مجموعهی متنوعی از مواد مستند و یا بازسازیشده را پیش رو ببیند و خود به قضاوت بنشیند.
شخصا ترجیح میدادم به جای این تکرار مکررات، مستندی دربارهی شخصیت چند پهلو و اندیشمند چامسکی میدیدم که یک زبانشناس و نظریه پردازسیاسی را همزمان به تصویر بکشد. در حضور بسیار کمرنگ چامسکی در این مستند، گوشههایی از شخصیت منحصر به فرد او جلوهگر است. در تصویر آرشیوی یکی از سخنرانیهای چامسکی، او پیش از شروع خطابه رو به حضار میکند و میگوید: «من چشمهای شما را نمیبینم چون شما در تاریکی و سیاهی نشستهاید لطفا شما هم به چشمهای من نگاه نکنید!»
توضیح: این مستند را در جشنوارهی فیلم فجر سال ۸۷ دیدم.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
ممنون از این که این فیلم خوب را معرفی کردید. باید تهیه کنم و ببینم. با این حال به نظرم دلیلی ندارد دو وجه این شخصیت در این فیلم نمایش داده می شد تا فیلم خوبی از آب درآید. به نظر من این دو وجه از هم متمایزند یا لااقل تا حد زیادی. کما این که چامسکی می توانست در حوزۀ دانشگاهی یک پروفسور ریاضی باشد و در حوزۀ سیاست چنینی منتقدی.
———-
پاسخ: خواهش میکنم. وجه زبانشناس چامسکی برای من مهمتر از وجه سیاستورزش است. این صرفا سلیقه است.