ثانیهها صدایی ندارند؛ تیکتاک کار چرخدندههای ساعت است. واژهها جنبشی ندارند؛ دست شاعر است که میرقصاندشان. معنای زندگی زاییدهی ذهن انسان است. زیر این آسمان بیْستاره، بیمعناترین ثانیهها را زندگی میکنیم. و در نظارهی پلاسیدن یکدیگر خاموش میمانیم. خاموش و فراموش. آیندگان کتاب تاریخ را ورق خواهند زد و با حیرت خواهند گفت: آه از آن مردمان غمگین!
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
… و در نظارهی پلاسیدن یکدیگر خاموش میمانیم.
البته بستگی داره به این که چه کتاب تاریخی بخونن تا چه نظری داشته باشن؟
ودر انزوای چیزی که نامش زنده گی ست نه زندگی…بی پیرتر و بی سایه تر از هر چیزی ، دنبال مفهوم تاریخ بگردیم تا شاید برای نهایتمان تعریفی ارائه کنیم.
هه…. به همان اجدادی که ندیدمشان قسم…ما مضحکان تاریخیم در فراز و نشیب …
چقدر ساده و چیره دستانه مفهوم مورد نظرتون رو در قلب خواننده فرو میکنید