سایه خیال: نوری بیلگه جیلان

در شماره ۴۴۸ مجله فیلم (مهر ۱۳۹۱) پرونده‌ی مفصلی برای نوری بیلگه جیلان، فیلم‌ساز بزرگ ترک، تدارک دیده‌ایم، که خوش‌بختانه خیلی زود واکنش‌های مثبتی در پی داشته. در همان ۲۴ ساعت اول انتشار مجله، به عنوان مسئول این پرونده  (که در بخش «سایه خیال» منتشر شده) از طریق تلفن، اس‌ام‌اس و ای‌میل مشمول محبت برخی از دوستان شدم.

خوش‌حالم که هنوز هم کسانی ارزش کار حسابی را درک می‌کنند و مهم‌تر از آن، خود را ملزم می‌بینند که با یک «خسته نباشید» و «دست مریزاد» خستگی را از تن آدم به‌در کنند. رفتارهای مهرآمیزی از این دست، امروز بسیار نادرند.

در روزگاری که گروهی بی‌استعداد و به‌راستی بی‌هنر، سینمای ایران را به‌ناحق قبضه کرده‌اند، تنها چیزی که به من و امثال من انرژی مثبت می‌دهد همین نوشته‌های اندکی است که به یادگار می‌گذاریم. گاهی فکر می‌کنم که اگر همین دلخوشی‌های کوچک نبودند با این همه استبداد و باندبازی فرهنگی (که درصد غالبش محصول بخش خصوصی است و نه دولت و حکومت) حال‌وروزمان چه می‌شد. قطعا بدتر از این می‌شد.

«سایه خیال» این شماره به لطف این عزیزان شکل گرفته: کیومرث وجدانی، هوشنگ گلمکانی، مسعود ثابتی، رضا حسینی (که علاوه بر نگارش یک مطلب خواندنی زحمت ترجمه‌ بر دوش او بوده)، حسین جوانی، سوفیا مسافر و بالاخره دوست جوان‌ و خوش‌قریحه‌ام شاهد طاهری که اگر خودش بخواهد، یکی از استعدادهای نو عرصه‌ی نقدنویسی است و حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد.

6 thoughts on “سایه خیال: نوری بیلگه جیلان

  1. برحسب وظیفه عرض کنم که دست مریزاد و خسته نباشید. واجب شد که مجله را حتما از شهرهای مجاور تهیه کنم.
    و هم تبریک برای دوستتان آقای طاهری. فکر می‌کنم اولین باری‌است که در مجله قلم می‌زنند.

  2. خوش‌خبر باشید. برای انتشار این ویژه‌نامه روزشماری می‌کردم. فقط امیدوارم تا آخر هفته رنگِ مجله را در دیارمان ببینیم.

  3. سلام.آقا رضا مرسی…مرسی …مرسی مطلب شما واقعا درخشان بود.از آن هایی که بارها آن را خواهم خواند.از ابتدا تا انتهایش عالی بود,هم به لحاظ کنترل لحن و نثر و هم ایده های جذابی که به نوشته ات وارد کردی.اشاره به دیالوگ پایانی آخرین فیلم کوبریک هم خیلی غیر منتظره و دلچسب بود عالی…عالی.واقعا خسته نباشی دمت گرم

Comments are closed.