ترانه: فصل پنجم

شب شکسته توی چشمای سیاهت

چشم من عمریه که مونده به راهت

سایه‌ی چشم تو امن و دلپذیره

اگه آفتابی نشی دلم می‌گیره

پنجره معنی تنهایی تو قابه

پشت این پنجره زندگیم تو خوابه

ای هوای تازه رخنه کن به خونه

تا که عطرت توی تنهاییم بمونه

با صدای صبح بی‌حوصله‌ی من

بی‌خیال من و درد و گله‌ی من

با هجوم شب و تنهایی و تردید

بی تو مهتاب یه شب به من نتابید

من همیشه‌گرد لحظه‌های منگم

راوی زخم قدیمی‌تفنگم

گرچه از زخم، دیگه رنگ و نشون نیست

اما رو بال پرنده آسمون نیست

من مقیم خونه‌ی سرد سکونم

شاهد دل‌زدگی کوچه‌مونم

کوچه یعنی فصل تلخ دل بریدن

موسم رفتن و دل‌کندنو دیدن

با یه تقویم قدیمی‌روی دیوار

می‌شمرم نبودنت رو خواب و بیدار

فصل بی تو، اون‌ور روزای سرده

فصل پنجم، فصل تنهایی و درده

One thought on “ترانه: فصل پنجم

Comments are closed.