چندلر هیچ وقت پا در استودیوی فیلمسازی نگذاشته بود. او برای مجلات داستان مینوشت. قبل از چندلر، آقای کین برای همان مجله داستان مینوشت، او نویسنده پستچی همیشه دو بار در میزند و غرامت مضاعف است. در آن زمان من دوست داشتم با کین کار کنم ولی او مشغول ساخت یک فیلم در کمپانی فاکس بود. یکی از دوستان من چند تا از داستانهای چندلر را به من معرفی کرد و برای من کاملاً مشخص بود که کارهای او عالی هستند. ولی به هر حال کارهای او همه داستانی بودند و فیلمنامهنویسی، چیزی کاملاً متفاوت است.
من و جو سیسترم تصمیم گرفتیم کار کردن با چندلر را امتحان کنیم. چندلر داستان آقای کین را خواند و گفت: «با اینکه از کین به خاطر موفقیت داستانهایش متنفرم، نوشتن یک فیلمنامه از روی داستان او را قبول میکنم. فیلمنامه را برای کی میخواهید؟ هفته بعدی خوب است؟» او اصلاً نمیدانست که نوشتن یک فیلمنامه پنج شش ماه طول میکشد. او حتی نمیدانست که من تنها کارگردان فیلم نیستم و در نوشتن فیلمنامه هم باید با من همکاری کند. بعد از ۱۰ روز چندلر با یک فیلمنامه ۸۰ صفحهای که به هیچ دردی نمیخورد، برگشت. البته بعضی از دیالوگها خوب بودند، ولی او در فیلمنامهاش حتی یادی هم از تکنیکهای حرکت دوربین و فیلمبرداری نکرده بود. من برای او توضیح دادم که ما باید با هم کار کنیم و هر روز از ساعت ۹ تا ۴:۳۰ در دفتر من کار خواهیم کرد. همانطور که مشغول کار بودیم من مجبور بودم بسیاری از مسائل راجع به فیلمنامهنویسی را برای او توضیح دهم. ولی در هر حال ایدههای او بسیار عالی و مفید بودند. او نویسنده خیلیخیلی خوبی است ولی فیلمنامهنویس نیست. یک روز صبح من ساعت ۹ در دفترم حاضر بودم تا ساعت ۱۱ خبری از چندلر نشد. پیش تهیهکننده رفتم و از او پرسیدم چه اتفاقی برای چندلر افتاده است؟ اینطور که به نظر میرسید چندلر از من ناراحت شده بود چون روز قبلش از او خواسته بودم پردهها را بکشد و فراموش کرده بودم بگویم لطفاً. او از اینکه من یک بار هنگام کار، یک تلفن شخصی جواب داده بودم هم ناراحت شده بود. البته تلفن من در حد سه چهار دقیقه بود، ولی به هر حال چندلر ۲۰ سال از من بزرگتر بود و از این رفتار من خوشش نیامده بود. او مرد خیلی متعصبی بود ولی به هر حال من از کار کردن با او لذت بسیار بردم.
منبع: شرق
غرامت مضاعف: وودی آلن آن را بهترین فیلم جنایی تاریخ سینما نامیده است.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
غرامت مضاعف فیلمی بسیار زیباست که خیلی ازش خوشم اومد… شیوه روایت فیلم و نگارش فیلمنامه خیلی جالب بود و مطمئنا برای اون زمان هم تازگی خودشو داشته
فیلمشو دوس دارم. درکل فک کنم اکثر کارای بیلی زیبا باشه بعضی هاش هم که شاهکاره
———————–
پاسخ: کارهای نوآر وایلدر رو خیلی دوست دارم. بیشتر از کمدیهاش
چیزی که خیلی جالبه این بیلمز بودن چندلر بزرگ نسبت به فیلمنامه و سینماست، این شوت بودن هنوز هم تو نویسنده ها و اهل ادب به چشم می خوره کلا” هیچ درک درستی از سینما و فرآیند نوشتن فیلمنامه ندارند.
————————–
پاسخ: در ایران داشتیم نمونهشو؟
این نشون می ده فقط اینجا نیست که نویسندگان شناخت درستی از سینما ندارند.
——————
پاسخ: من شخصیت صلب و سخت چندلر برام جالب بود. مثلشو توی نویسندهها زیاد دیدم