اجرای «حلقه مفقوده» و چند سپاس

نمایش‌نامه‌خوانی حلقه‌ی مفقوده به کارگردانی این‌ حقیر ۲۲ تیر در فرهنگسرای ارسباران انجام شد.

شکر پروردگار همه چیز خوب پیش رفت. برای من تجربه‌ی گران‌بهایی بود. امیدوارم در اجرای صحنه‌ای این نمایش‌نامه کاری شسته‌رفته و به‌مراتب ساخته‌و پرداخته‌تر ارائه دهیم.

یک دنیا سپاس نثار آن عزیزانی که قدم بر چشم من گذاشتند و به تماشای این اجرا آمدند. جای آن‌ها که نیامدند خالی بود.

سپاس از دو هنرمند عزیز و دوست‌داشتنی بهاره رهنما و سیامک صفری که من جوان را در آغاز راهم یاور شدند.

سپاس برای پوریا ذوالفقاری، دوست و همکار عزیزم که در آخرین لحظه‌ها به یاری‌ام آمد و به نقش‌خوانی کمک بسیار کرد.

سپاس از بنیاد خیریه‌ی برکت که مسبب این اجرا شد.

سپاس از سایت تیوال که حسابی برای این کار تبلیغ کرد.

سپاس از همسر عزیزم لیلا که همیشه یار و یاورم بوده و هست و خواهد بود. (عکس‌های بالا هم کار اوست)

سپاس از هوشنگ گلمکانی که در این برهوت انسانیت همیشه پشت و پناه من است.

سپاس از فردین صاحب‌الزمانی که در معرفت و مهربانی بی‌همتاست.

و سپاس از همه‌ی کسانی که انرژی مثبت دادند.

به امید کارهای بزرگ‌تر و بهتر.

14 thoughts on “اجرای «حلقه مفقوده» و چند سپاس

  1. سلام. خدا را هزار مرتبه شکر. به امید خودش، اینکار با بد سلیقگی کج‌اندیشان مواجه نخواهد شد و در پاییز با اطمینان‌خاطر و آرامش‌خیال بر روی صحنه خواهد رفت. خدا قوت…
    ————-
    پاسخ: سلام. خیلی مرسی. هر چی خدا بخواد همون میشه. بقیه موانع در حد بازیچه و سرگرمی ان.

  2. تبریک عرض می کنم.خیلی خوشحالم بابت موفقیتِ اجرای کار و این انرژی و احساسِ خوب
    ————
    پاسخ: سپاس و عرض ارادت

  3. سلام رضای عزیز
    ما دیشب همراهتون نبودیم اما قلب ما در اونجا ، با شما بود
    از شما همیشه شرافت و ایستادگی رو یاد گرفتم . مستقل بودن و مبارزه رو…
    بی صبرانه چشم انتظار موفقیت های آینده تون هستم…
    ————
    پاسخ: سلام فرهاد جان. تو همیشه با منی چون مهر و توجهت همیشه مشمول حال منه. یک دنیا ممنون

  4. تبریک رضای عزیز. منتظر موفقیت های بعدیت هستم همچنان. گام بعدی پیش به سوی هدفی بزرگتر. ای ول داش رضا
    ——————–
    پاسخ: نوکرم شاه!

  5. تبریک
    به امید تعالی روز افزون
    ایشالا بیایم سینما فیلمتو ببینیم
    🙂
    ———
    پاسخ: ممنون عمو رسول
    حالا نسیه رو ول کن نقدو بچسب. همینو اومدی؟

  6. قلاب رو از همون اول بسم‌الله انداختی رضا! با همون اولین نت‌های پیانو Broken Bicycles و فالش خوندن‌های همیشگی تام ویتس. و به‌نظرم چکیده‌ی متن رو توی لیریک همین آهنگ فوق‌العاده لطیف و در عین حال تلخ می‌شد پیدا کرد:
    For all the things that you’ve given me will always stay
    Broken, but I’ll never throw them away

    مثل داستان کوتاه‌هات، این کار هم پر بود از ارجاع‌های فیلمی. از شخصیت مایک که خل‌وارگی‌ش، حتی با اجرای سرشکسته‌ی سیامک صفری، حمید هامون رو تداعی می‌کرد تا اجرای فرانک سیناترا از آهنگ As Time Goes By «کازابلانکا» و ناخنک زدن به همفری بوگارت و کری گرنت و …
    داستان بدون هیچ‌گونه تلاش تحمیلی جذاب و گیرا بود و پر از همون رودست‌زدن‌هایی که پیش‌تر گفته بودی. خیلی دوست داشتم این‌ نکته که تِم «بازی»‌ای که بین مایک و کتی در جریان بود رو به ساختار قصه تعمیم دادی و مدام انتظارات ایجادشده رو سرکوب می‌کردی (مخصوصاً درباره‌ی اون مهمانی که قرار بود از راه سر برسه و سه‌چهار مرتبه انتظارهای متفاوتی ایجاد کردی که این شخص کی می‌تونه باشه).

    ماهیت این متن طوریه که در اجرا شکل می‌گیره و صورت نمایش‌نامه‌خوانی‌ش خیلی با روح واقعی‌ش فاصله داره. از صمیم قلب آرزو می‌کنم که همه‌ی مقدمات لازم برای یک اجرای عالی و پر از جزئیات فراهم بشه و هر چه زودتر روی صحنه ببینیمش. امیدوارم در همه‌ی عرصه‌‌های زندگی همیشه همین‌قدر پرتوان و جزئی‌نگر باشی
    ———–
    پاسخ: فدای تو شاهد جان. مرسی از نکته‌سنجیت. آدم اگه چهار تا مخاطب مثل تو داشته باشه دیگه غمی نداره. خیلی بزرگواری کردی که تشریف آوردی و بسیار خوش‌حالم کردی. به امید روزهای بهتر

  7. تبریک فراوان خدمت رضا کاظمی عزیز

    صمیمانه ارزو می کنم افرادی مثل شما موفق تر و پرکارتر ا این باشند چون لیاقتشو دارند.
    —————-
    پاسخ: خیلی خیلی لطف دارید. سپاس بسیار

  8. تبریک میگم رضا جان
    بسیار لذت بردیم و انرژی مثبت گرفتیم
    موردی که بیش از اجرا و خوانش بازیگران نظرم را جلب کرد
    متن بسیار قوی و پر از نکته ات بود درست مثل نوشته ها و شعرهایت
    بی صبرانه منتظر اجرای صحنه ای آن هستیم
    همچنان پابرجا و پیروز باشی
    ————–
    پاسخ: سپاااااااااااااااس. دم شما گرم که تشریف آوردین و به من افتخار دادین.

  9. درود
    تبریک آقای دکتر.
    بنده مشغول خدمت هستم و انصافا وقتم در اختیار خودم نیس.وگرنه حتما می آمدم.از آخرین تئاتری که دیدم(ایوانف)حدودا دو سالی می گذرد.نمایشهای خیلی مهمی تو این دوسال اجرا شده که متاسفانه به دلایل مختلف نتوانستم ببینمشان.امیدوارم این طلسم تئاتر ندیدن با اجرای نمایشنامه شما شکسته بشه و هرچه سریع تر اجرا را ببینم.
    ———–
    پاسخ: درود. ممنون وحید جان. امیدوارم سربازی آسان بگذرد.

  10. سلام آقا رضا گل، اول اینکه تبریک میگم اساسی، دوم اینکه چقدر نامردم که تو این مدت متوجه دی اکتیو ات نشدم، سوم اینکه خیلی دلمون تنگه استاتوس هاته آقا … ارادت
    ————
    پاسخ: سلام بهزاد جان. اول این که ممنون. دوم این که در نامردی تو و خیلیای دیگه تردیدی ندارم. 🙂 سوم این که من همیشه توی همین سایت بسیار عزیزم حضور فعال و به روزی دارم. نیازی به آه و ناله نیست. همین جا تشریف بیار در خدمتم.

  11. سلام
    خیلی خوشحال شدم اگر تهران بودم حتما می یومدم می دیدم . به امید خدا اجرا عموم میشه و همچنین امیدوارم که فیلم کوتاهی رو که میخواستی بسازی
    ————-
    پاسخ: سلام. خیلی ممنون

Comments are closed.