هفتمین جشن منتقدان سینمای ایران و سومین جشنواره مطبوعات سینمایی همزمان برگزار شد و مثل دو دوره قبل این بار هم داوران مرتکب این یادداشت را شایسته دریافت جایزه دانستند. هرچند نفس جایزه گرفتن خوب است اما با عرض پوزش، سطح خودم را بالاتر از این جایزهها میدانم و گذر زمان هم نشان خواهد داد که چه کسی با فاصلهای بسیار از بقیه «در این مقطع زمانی» بهترین نقدها و تحلیلها را نوشته و به یادگار گذاشته. به هر حال جایزهدهندگان به تنوع اهمیت میدهند و این ذات هر جایزهای است و همین که در تنوع نامها در سه دوره اخیر در هر حال نتوانستهاند از کنار نوشتههای من بگذرند نشانه بسیار خوبی است. دیگران جایشان با هم عوض شده و من تنها آدم ثابت این جایزهها در هر سه دوره بودهام. ممنون از داوران محترم. بگذریم.
کمترین حسن این جایزه این بود که یک سری دیویدی آرشیو ۴۵۰ شمارهی مجله «فیلم» به برگزیدگان دادند (یا لااقل به من که دادند) و مجموعه ارزشمندی که بهاشتباه فکر میکردم به دلیل فعالیت در مجله «فیلم» لایق دریافت یک نسخهاش هستم (و گویا نبودم) بعد از ماهها غیرمستقیم به دستم رسید. بههرحال من یک مجلهفیلمباز فطری و ابدی هستم حتی اگر خود عزیزان مجله عنایتی نداشته باشند. البته همین بیمحلیها جزئی از سازوکار ناز و نیاز است و ما هم که در این عشق دیرینه کم نمیآوریم.
مرور چند نکته را ضروری میدانم:
– بسیاری از جمله نگارنده بر این عقیدهاند که بهتر است هرچه زودتر جشن مطبوعات سینمایی از جشن منتقدان جدا و به شکلی مستقل و آبرومندانه برگزار شود تا زیر سایهی جشن دوم نباشد. شرح و تفصیل نمیخواهد. بهتر است دیگر.
– انجمن منتقدان بسیار مظلوم است و صورتش را با سیلی سرخ نگه میدارد. وقتش است با اتخاذ تدابیری درست و بهرهگیری از شیوههای رایزنی دیپلماتیک، بودجه یا تنخواه مناسبی برای برگزاری این جشنها به شیوهای شایستهتر و اهدای جوایزی متناسب با کوشش قشر محروم و آسیبپذیر نویسنده فراهم شود یا حامیان مالی بهتری جذب کار شوند. ادامه این روند با این جایزههای بسیار ناچیز واقعا خستگی را از تن هیچ قلمداری به در نمیکند.
– رأیگیری به شیوهی آکادمی، راهکار مطلوب و کارآمدی است که خوشبختانه انجمن در دو دوره گذشته جشن منتقدان به آن متوسل شده. اما پیشنهاد من این است که برای رفع برخی ابهامها و سوءتفاهمها نام عزیزانی که در هر دوره رأی دادهاند دستکم در سایت انجمن ثبت شود. حضور عزیزانی که سابقه مطبوعاتی خاصی ندارند در انجمن، این شائبه را به وجود آورده که آیا هر کس به صرف حضور در انجمن امکان شرکت در رأیگیری را دارد؟ خود من پاسخ این پرسش را میدانم اما بد نیست برای شفافسازی قضیه، کاری شود.
– جایزه منتقدان برای سینماگران اهمیت بسیاری دارد اما بسیاری از سینماگران ایرانی به معنای واقعی دودوزهبازی میکنند. هروقت منتقدی کارشان را تحسین کند او را به عرش میبرند و هروقت کاستی اثرشان را یادآور شود بیدرنگ میگویند که اصولاً نقد نمیخوانند و نقد برایشان اهمیتی ندارد. واقعیت این است که سینما بدون بازتاب رسانهای کمترین لطفی ندارد و سینماگر مانند هر هنرمند دیگر برای دیدن بازتاب کارش پرپر میزند. سالها باید بگذرد تا این دودوزهبازی بیاثر شود و انجمن منتقدان بهدرستی در این راه مؤثر و تعیینکننده است و خواهد بود.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
مبارک باشه رضا جان .
قلمتون استوار و پر درد….
———–
پاسخ: مرسی فرهاد جان
تبریک فراوان آقای دکتر.
————
پاسخ: سپاس فراوان
تبریک میگم رضاجان
———–
پاسخ: ممنون بهمن جان
«شاگرد از استاد خود برتر نیست و نه غلام از ارباب خود والاتر. شاگرد را کافی ست که مانند استاد خود شود و غلام را که همچون ارباب خود گردد.» (انجیل متی، باب دهم) و لئوناردو داوینچی در تقابل با این عبارات، چنین گفت:«بیچاره شاگردی که از استاد خود بهتر نشود.».
پیش تر گفته بودم که به نوعی در محضرتان شاگردی می کنم؛ اگر آن مرحوم اکنون زنده بود از او می پرسیدم: فراتر که هیچ، آیا می توان همسان این استاد (رضا کاظمی) شد؟!
————–
پاسخ: ممنون از اظهار لطف و مبالغه در هر حال جذاب
من همیشه جاهای خوب ماجرا می رسم
تبریک می گم بهت رضا جان
تو شایسته ی خیلی بیشتر از اینها هستی
به امید جایزه نوبل،کن،اسکار و….
من شک ندارم که تو میتونی
درگیر پایان نامه هستم شدید
مطالب قبلیتم خیلی پر باره باید بشینم سرفرصت بخونم
خیلی دلم برات تنگ شده
————
پاسخ: بیا بریم الیاس
حقت خیلی بیش از اینهاست داداش
————
پاسخ: چاکر داداش
به عنوان خوانندهی نقدهایتان فکر میکنم نقدِ فیلمهای خارجی اخیرتان کلاس دیگری دارند. مثل نقد فیلمهای استاد، شکار، بهترین پیشنهاد و البته Margin Call. حالا این تنها تلقی من است یا خودتان هم به این حس رسیدید یا نه، نمیدانم.
————
پاسخ: بهشدت با شما موافقم. دلیلش ساده است: اگر با یک حریف قدر پینگپنگ بازی کنید ناخواسته مجبور میشوید خوب بازی کنید اما اگر یک بازیکن میانمایه یا ضعیف با بهترین بازیکن بازی کند به بازی او هم تر میزند.
راستش مدتهاست تصمیم گرفتهام که نقد فیلم ایرانی ننویسم و خوشبختانه بیش از یک سال است که بر این تصمیم استوارم. علاقهای به سینمای ایران ندارم و چیز قابلکشفی در آن نمیبینم. فیلمهای بهرام توکلی یک استثنا بودند که من هم نقش خودم را در شناساندنشان ایفا کردم و دیگر درباره فیلمهای او هم علاقهای به نوشتن ندارم. همین انتخابهای اخیر انجمن منتقدان بهخوبی به جناب توکلی نشان میدهد که مطرح شدن دو فیلم قبلیاش چهقدر مرهون نقدهای امثال من بود و این بار تقریبا فیلمش با نقدهای خنثی و باریبههرجهت و از سر وظیفه و نه شیدایی، به خاک سیاه نشست. اگر امتیازهای من به فیلم ایشان را در نظرسنجی جشنواره سال گذشته مجله فیلم حذف کنید میبینید که همانجا هم فیلمش چند پله سقوط میکند و اصلا مطرح نمیشود!اصلا پشیمان نیستم که نقش مهمی در مطرح شدن این جوان ایفا کردهام چون او واقعا بهرغم اخلاق نامطبوعش بااستعداد است اما دیگر ترجیح میدهم درباره فیلمهای خارجی و لذت نابی که از آنها میبرم بنویسم.
بابت تعدادی از نقدهای ایرانی که نوشتهام بهشدت نادم و پشیمانم و در پیشگاه پروردگار طلب مغفرت دارم.
تبریکِ فراوون، آقای کاظمی
———-
پاسخ: سپاس فراوون.
بسیار مبارک است. شما همواره منتقد محبوب من بوده اید
——–
پاسخ: خیلی ممنون. لطف دارید.
تبریک آقای دکتر
ایشالا جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی و …
———–
پاسخ: بسیار ممنون. زنده باشی
عمو رضا تبریک
سال دیگه تبریک نمیگیما ، تکراری شده 🙂
حالافقط همینا بود جایزش؟
سکه ای ، دلاری ، چیزی ؟
————
پاسخ: مرسی عمو. جایزه رو که به ما نمیدن. به پولدارا میدن.