شعر: اعتراف می‌کنم

به ضرس قاطع بگویم

جز چند بار

هرگز بر در و دیوار مستراح عمومی‌چیزی ننوشته‌ام

جز برای رفع تنوع

برای مرحومان مغفور چسبیده به دیوار

ریش و سبیل نگذاشته‌ام

فقط همان یک بار پیش آمد که نیمه‌شب

روی دیوار یک تعمیرگاه نوشتم: زنده باد آزادی

با کمی‌رنگ و دستکاری

اصلش این بود: پنچرگیری و تنظیم باد آزادی

و حالا که فکر می‌کنم

با عرض معذرت

دو سه بار روی چنارهای آن خیابان دراز نوشتم : … توی این زندگی

شما زحمت نکشید جناب بازپرس!

این‌جانب در کمال صحت و سلامت اعتراف می‌کنم

پا به پای خیابان‌های این شهر خوش‌بخت

هرجا دستم رفت نوشتم

One thought on “شعر: اعتراف می‌کنم

  1. سلام بر شما آقای کاظمی سال نو مبارک
    …هنوز دیر نشده برای تبریک گفتنی ها را باید گفت!
    اما خفقان هم آری اما یه جور عادات زشت سبب میشه درودیوار بنویسند من تو مدینه صدها جور نوشته رو دیوار بزبان فارسی دیدم شاهکار هموطنان..
    و به قول بزرگی سیاست با اولین توهین های جناب بازپرس شروع میشود همچنان که عشق با اولین نگاه و اولین کلام…
    ——–
    پاسخ: سلام. سال نوی شما هم مبارک

Comments are closed.