میفرمایند نظرت درباره نقد فیلم خودت چیست؟ یعنی به عنوان منتقد تحمل نقد منفی روی فیلم خودت را داری؟ و آیا از نقدها درس خواهی گرفت؟
✅
به گمانم وقتش است که پیش از دیده شدن فیلم (که اگر دست خودم بود همین فردا میگذاشتمش روی اینترنت که همه ببینند اما خوشبختانه دست من نیست?) پاسخ این پرسشها را بدهم.
نخست باید روشن کنم که من با نقد شدن بیگانه نیستم و سه کتابی که منتشر کردم مفصلا نقد شده اند و تجربه سودمند و مغتنمیبه من هدیه دادند که برای فیلم بلندم استرس نداشته باشم. اگرچه اغلب نقدهای روی کتابهایم مثبت بودند و نظرات منفی منتشرشده درباره آنها بسیار اندک است، اما درس بزرگی که گرفتم این است: اغلب عزیزانی که نقد مثبت نوشتند برداشت بسیار اندک و ناقصی از کلیت کارم داشتند و با این که طبیعتا از نقد مثبت خوشحال میشوم، اما با خواندن آن نقدها هیچ هیجان و شعفی را بابت کشفی تازه یا نظرگاهی بدیع تجربه نکردم. فرض کنید برای مهمانی شام، خوراک بسیار دشوار و چند لایه ای را تدارک دیده و برایش بسیار انرژی و مایه صرف کرده باشید اما سرآخر مهمانان از سس روی غذا تعریف کنند.
دو نقد منفی که روی دو کتابم نوشته شد ایضا هیچ هیجانی به بار نیاورد چون حاوی دیدگاهی بس عقب افتاده و پوسیده بود که از فریز شدن مغز نگارنده در روایتگری کلاسیک و عدم ارتباط محض با ذات شالوده شکنی حکایت میکرد. تصور کنید وسط یک بحث فلسفی، ناگهان طرف مقابل از شما بپرسد چطور باور نداری؟ مگر در فیلم ده فرمان ندیدی که موسی رود را به دو نیم کرد؟ (عین این گفتگو را در دوران دانشجویی با رییس بسیج دانشجویی دانشکده مان تجربه کردم). ? به نظر شما به این گفتگو که بنیانش بر هواست باید ادامه داد؟ پس نقد چه مثبت و چه منفی اش هیچ چیزی برای من نداشته است.
اما از این تجربه شخصی بگذریم و تجربه فیلمسازان دیگر را مرور کنیم. فیلمسازانی را میشناسم که با وسواس و استرس، همه نقدهای مربوط به فیلمهایشان را میخوانند و گاهی به طور شخصی واکنش نشان میدهند. مثلا با منتقد تماس میگیرند و از او بابت نقد مثبتش تشکر میکنند. در یکی از تجربههای شخصی ام فیلمسازی که یادداشت مثبتی بر فیلمش در زمان جشنواره نوشته بودم بارها تماس گرفت و التماس کرد که در زمان اکران حتما نقد مفصلی بنویسم و از خجالتم درخواهد آمد. من هرگز آن نقد را ننوشتم.
گاهی هم با منتقد تماس میگیرند و از او گله میکنند که چرا نقد منفی نوشته. چند سال پیش کارگردان جوانی ساعت دوازده شب زنگ زد و اصرار داشت همان زمان بیاید دنبالم و به منزلش بروم تا متقاعدم کند که درباره فیلمش اشتباه فکر کرده ام. من دعوت احمقانه اش را نپذیرفتم اما آن تماس تلفنی تا ساعت سه صبح ادامه داشت و واقعا آخرش ناچار به قطع تماس شدم.
فیلمسازانی هم بوده اند که بابت نقد منفی کار را به کتک کاری رسانده اند. یکی از آنان که فوت کرده، در واکنش به نقد منفی یک منتقد جوان، در یک جمع یقه او را گرفته و به دیوار چسبانده بود و اگر دیگران کشتیار نمیشدند میخواست فک طرف را پایین بیاورد.
اما درصد زیادی از فیلمسازان هستند که نقدها را میخوانند و هیچ واکنش شخصی ندارند اما اغلب ادعا میکنند که نقد نمیخوانند و برایشان اهمیتی ندارد. و درصد بسیار کمیهم هستند که مطلقا نقد نمیخوانند و به نقد بی توجه اند.
من پس از تجربه کتابهایم، بیشتر به این گرایش اخیر نزدیک شده ام. واقعا خواندن نقد فایده ای برای فیلمساز ندارد. نقد برای تماشاگران نوشته میشود. خود من هرگز برای تحت تاثیر قرار دادن فیلمساز نقد ننوشته ام و همیشه فرضم این بوده که اصلا او نقدم را نخواهد خواند.
پس اگر بخواهم صادقانه بگویم: نقد چه مثبت و چه منفی برای من نوشته نمیشود و خودم را مخاطبش نمیدانم حتی اگر خطاب به من نوشته شده باشد. ای بسا نقد مثبت که ارزش یک فیلم یا کتاب را تنزل میدهد به سطحیات، و ای بسا نقد منفی که کمترین نشانی از تحلیل ندارد و چیزی جز نفرت پراکنی و توهین و تمسخر نیست.
و صادقانه بگویم که چیزی از نقد نمیآموزم و هر آنچه در توان داشته ام برای آموختن تا امروز خرج کرده ام و دوران یادگیری ام به سر آمده.
و آخر الامر: تلاش میکنم هیچ نقدی را بر فیلمهایم نخوانم و نقدی را هم جویا نشوم چون یقین دارم هر کتاب یا فیلمی، خودش مخاطبش را (هرچند گاهی دیر) پیدا خواهد کرد. اگر فقط پنج درصد از مخاطبان، شیفته فیلمم شوند برای من بس است. قرار نیست و در نیت من هم هرگز نبوده و نیست که محبوب القلوب و میاندار و میانه دار باشم. عمر کوتاه است و جماعت، چه پلنگ و چه ملنگ، چه نیناش و چه گولاخ، جملگی بی حوصله اند و من بی حوصله ترین برای جلب این بی حوصلگان طفلکی. درد من و بسیاری از همنسلانم این است که دو سه دهه دیر به دنیا آمده ایم. وسط ریدمان طولانی تاریخ در بطالت سرخوشان سرکوفته. زیاد که جدی بگیری باختی.حرف حق را چند سال قبل، بلیت فروش ملوان انزلی زد: وا بده…
@doctorkazemi2 نشانی تلگرام
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز