خبر: آمنه، دختری که بر اثر اسیدپاشی خواستگارش آسیب شدیدی به صورتش وارد شده بود در آخرین لحظه از قصاص فرد جنایتکار چشمپوشی کرد.
حاشیهای بر خبر: حتما میدانید که نحوهی اجرای قصاص از این قرار بود که چشم فرد خاطی را باز کنند ـ احتمالا پس از بیهوشی ـ و چند قطره اسید روی آن بچکانند.
قضاوت کردن بر امور قضایی خیلی وقتها اصلا ساده نیست. از قضا دیشب داشتم فیلم Murder in the first به کارگردانی مارک روکو و بازی محشر و دیوانهوار کوین بیکن ـ یکی از بازیگران محبوبم ـ را میدیدم. تماشای این فیلم تجربهی واقعا زجرآوری بود. جالب است که پس از این فیلم تحسینشده در سال ۱۹۹۵ تا به امروز فیلم دیگری از روکو روی پرده نیامده و این موضوع برای کسانی که این فیلم را دیده و بهشدت از آن متاثر شدهاند بسیار عجیب و غیرقابل توجیه است. فیلم روکو به جنایتهایی سبعانهای میپرداخت که در زندان آلکاتراز (پیش از تعطیلی) به بهانهی اصلاح و بازپروری مجرمان رخ میداد. سیستم قضایی مستقل دستکم این حسن را دارد که گاهی رودرروی بیعدالتی میایستد.
ولی قضیه اصلا ساده نیست. فکر کنید خودتان یا یکی از عزیزانتان (دور از جان) به موقعیتی شبیه به آمنه گرفتار شوید. در این موارد تصمیمگیری واقعا دشوار است و تنها کسی که میتواند بنبست قانونی را دور بزند و امکان تازهتری برای تحقق عدالت فراهم کند خود فرد آسیبدیده است. تصمیم آمنه به شکلی معنادار ورای قانون (و نه لزوما علیه آن) است. ولی واقعا نمیشود تصور کرد که در موارد مشابه هرکدام ما چه میکنیم. خدا نصیب هیچکس نکند.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
سلام رضا
این همون فیلمیه که کوین بیکن به خاطر دزدیدن ۵ دلار به زندان میفته و اونجا گیر یه زندانبان روانی میفته؟ اگه اونه که کلمه زجرآور براش کمه.
گزارش این دختره رو از تلویزیون دیدم. این از اون فیلمه هم متاثر کننده تره واقعا. ایکاش دختره رو میکشت ولی این بلا رو سرش نمی آورد. وحشتناکه وحشتناک…
———
پاسخ: سلام بهمن جان. بله همون فیلم. اصلا ماهیت این واکنشها به جواب رد شنیدن از یک دختر!!! را درک نمیکنم. خیلی کثیفه. همین دو سه هفته پیش بود که یک احمق با پنجاه ضربهی چاقو دختری را که جواب رد به او داده بود کشت. عجیبه واقعا.
نمیدانم ریشه این جنایات را باید در کجا جست ؟ در جامعه یا خانواده؟ یا هر دو…
که پسران جوان تحمل “نه” شنیدن ندارند و دختران جوان امنیت نصمیم گیری و انتخاب شریک زندگی شان را از دست داده اند.
به قولی این هم مدل عشق دیوانهواره!