تکنولوژی و اخلاق: بخش (۱) و(۲)

اینترنت را فضای مجازی نامیده‌اند ولی خیلی از کارکردها و کاربردهای اینترنت حقیقی و حیاتی‌‌اند. اینترنت جای وسیله‌های ارتباطی همچون نامه، تلفن و ارتباط تصویری ماهواره‌ای را گرفته و در آینده‌ای بسیار نزدیک جایگزین مطلق همه این ارتباط‌ها خواهد بود. اینترنت روزنامه‌ی کاغذی را به خاک سیاه نشانده، اینترنت امکان خدمات بانکی را به سادگی فراهم می‌کند و یک بازار خیلی حقیقی و واقعی برای تامین و خرید خدمات و کالاهای مورد نیاز است و…

این فضای مجازی یا حقیقی که برای سهولت امر و پرهیز از این مناقشه‌ی بیهوده بهتر است آن را فضای کوفتی اینترنت بنامیم مقیاسی از اجتماع بیرونی است و طبیعتا ساکنان و عابران کوچه و خیابان‌های اینترنت که اغلب انسان‌ها هستند ـ روبوت‌ها و نرم‌افزارهای جاسوسی و ویروس و قارچ و کرم و خز و خیل را فعلا بی‌خیال شویم ـ هر یک رفتار و منشی دارند که می‌توان برآیند آن‌ها‌ را اخلاق اینترنتی نامید. اخلاق اینترنتی مردم هر سرزمین با اخلاق غیراینترنتی و چرخ‌دنده‌ای همان مردم، ارتباط تنگاتنگ و مستقیم دارد. در زیر به چند نمونه از اخلاق ایرانی اینترنتی اشاره می‌شود.

زنگ زدن و فرار کردن

یکی از لذت‌های وصف ناپذیر کودکان زدن زنگ خانه‌ی مردم و فرار کردن است. ویژگی مهم این کار در کمین و نظاره‌ی متعاقب است که بدون آن عیش و لذت این شیطنت تکمیل نمی‌شود یعنی کسی که زنگ خانه‌ای را می‌زند در گوشه‌ای پنهان می‌شود تا واکنش صاحب‌خانه را نظاره کند و از کنفت و اسکل شدن او حظ وافر ببرد. این اقدام اخیر هرچند متضمن لذت این مردم آزاری است ولی چیزی در مایه‌های همان اشتباهی است که اغلب دزدها و جنایتکاران بعد از ارتکاب جرم انجام می‌دهند و تمایل بیمارگونه‌ای که برای بازگشت به محل وقوع جرم برای کنجکاوی دارند و کمتر مجرمی‌است که بتواند بر این وسواس رسواگر غلبه کند.

در اینترنت هم این منش سادیستی به وفور به چشم می‌خورد. طرف با نام هویج و فلفل سبز و سبزیجات و… کامنتی می‌گذارد و چند کیلو تهمت و توهین را با جعبه پرت می‌کند و بعد از اصابت به چشم و چال مبارک، تو نمی‌دانی چطور می‌توانی پیدایش کنی که لااقل او را از اشتباه درآوری. خوشبختانه این جعبه‌ فروش عزیز پس از مدتی برمی‌گردد و این‌بار با لحنی مودبانه و دوستانه کامنت می‌گذارد. با یک سر سوزن دانش فنی و استفاده از امکانات کنترل پنل سایتت متوجه می‌شوی که ای داد بیداد! این رفیقت که مخلصم چاکرم از دهانش نمی‌افتد همان آدم توی سایه است که قبلا سر تا پایت را شکلاتی کرده! بی معرفت!

مزاحم تلفنی

زمانی که سیستم نمایش شماره‌ی فرد تماس ‌گیرنده وجود نداشت ـ شما یادتان نیست ـ یکی از سرگرمی‌های بسیار مهم نوجوانان و جوان‌های عزیز ایرانی مزاحمت تلفنی و فوت کردن در تلفن بود. بهترین وقت برای این‌کار هم نیمه شب بود که آسایش و آرامش را از ساکنان خانه‌ی مورد نظر سلب کند و بزرگترها را از کار و زندگی و کوچکترها را از خواب شیرین بیندازد. بوروکراسی مضحک شکایت به مخابرات اغلب مانع می‌شد که خیلی‌ها به دنبال شکایت و مزاحم‌گیری باشند. ولی گاهی هم پیله می‌کردند و آن‌گاه خر بیاور و باقالی بار بفرما… مزاحمت تلفنی به جز فوت  و سوت ابعاد دیگری هم داشت. گاهی می‌شد وانمود کرد که شماره‌ای را اشتباهی گرفته‌ای، گاهی می‌توانستی با تغییر صدا و لهجه، طرف را دست بیندازی، گاه می‌شد طاق دهان را باز کنی و فحش و لیچار نثار کنی و گاهی تاکسی تلفنی یا وانت بار برای یکی از همسایه‌ها سفارش بدهی و بعد، از پنجره نگاه کنی و به داد و هوار طرفین قاه قاه بخندی.

مشابه این رفتارها در اینترنت این‌ها هستند( خودتان تطبیق دهید)

–          به اسم یک نفر دیگر در سایت‌ها و وبلاگ‌ها کامنت بگذاری

–          با نام مستعار و یا بدون نام دشنام و ناسزا بار طرف کنی

–          با نام مستعار و یا بدون نام دو به هم زنی کنی و کسانی را به جان هم بیندازی

فضولی و تجسس

در روزگاران قدیم خاله‌خان‌باجی‌هایی بودند ـ شما یادتان نیست ـ که نزدیک غروب که می‌شد چهارپایه یا زیلو می‌آوردند و وسط کوچه دور هم می‌نشستند و پشت سر زمین و زمان صفحه می‌گذاشتند. زری خانم و پری خانم و زی زی خانم و سوسی خانم، آمار و زارت و زورت محل را روی طبق می‌ریختند و هم‌زمان با پاک کردن نخود لوبیا یا سبزی آخرین اخبار محله‌ی خودشان و هفت محله این ور و آن ور را با هم  share می‌کردند.

اینترنت هم از این خاله خان‌باجی‌ها کم ندارد. کسانی که اگر فضولی نکنند و آمار دیگران را برندارند بچه‌شان سقط می‌شود. صفحه گذاشتن برای دیگران، دور هم جمع شدن و غرغر  و زر زر کردن که « اوا خواهر دیدی فلانی چی نوشته بود. من خودم یادمه دوسال پیش توی فلان جا یه چیز دیگه نوشته بود، تو یادت نیست خواهر؟» و مزخرفاتی از این دست. این عمه خانم‌ها تمایل عجیبی به آمارگیری و افشاگری دارند. این موارد هم که قربان‌شان بروم فرهنگ غالب امروز ما هستند. همه یکدیگر را افشا می‌کنند.

یک مثال جذاب: یکی می‌گفت که فلان مطلب را در وبلاگم ندیده چون به سایت من سر نمی‌زند ولی مطلبی را که اسم خود او در آن بود واو به واو به یاد داشت. نکته‌ی جالب این بود که آن مطلب نخست فقط دو خط بالاتر از مطلبی بود که ایشان به یاد داشت و در واقع هر دو بخشی از یک پست کوتاه و کنار هم بودند. البته این دوست عزیز که آمارگیر بسیار قهاری هستند شکسته نفسی می‌فرمودند.

اخلاق ورزشکاری

اگر مسابقه‌ی زورمندان را دیده باشید می‌دانید که شرکت‌کنندگان عزیز وقت مصاحبه با مجری مفلوک برنامه انگار ناچارند به ازای هر کلمه‌ای که می‌گویند یک «آقا» بیاورند و کم مانده که به پایش بیفتند و… « آقا بله آقا من آقا آسیب دیدگی دارم آقا، خیلی مخلصیم آقا، نوکر پدرتم آقا، رعیتم آقا». ولی کافی است همان مجری را جایی دیگر گیر بیاورند و او نگاه چپ به این‌ها بکند آن وقت است که با اشاره‌ی انگشت اشاره، او را یک دور شمسی قمری حول نصف‌النهار مبدا می‌‌چرخانند و سر و تهش را یکی می‌کنند. نه به آن ادب ساختگی و دروغین و پهلوانی کراتینی و نه به خشم و خروش و کافه به هم زدن وقتی کمترین چیزی بر وفق مراد نباشد. در ورزش‌های دیگر  مانند فوتبال و کشتی و …هم نمونه‌های پرشماری از این اباطیل‌گویی وجود دارد که خودتان بهتر می‌دانید.

اینترنت هم پر است از این رفتارهای دوگانه و ارادت‌های ساختگی. ابلها کسی که باور کند و این پند اختاپوس حکیم را فراموش کند که «بترس از آن‌ها که تو را بر سر دست می‌برند که اگر خسته شوند یا جاخالی بدهند با مخ سقوط خواهی کرد، روی پای خودت راه برو که مطمئن‌تر است.»

سال‌ها پیش وقتی به در خانه‌ی کسی می‌رفتند و او در خانه نبود روی تکه کاغذی یادداشتی کوتاه به این مضمون می‌نوشتند و لای در می‌گذاشتند که « آمدیم تشریف نداشتید». گاهی این جریانِ افتادن کاغذ از لای در به درون خانه به صورت live توسط چشم‌های صاحب‌خانه که در واقع در خانه بود و به هر دلیلی دوست نداشت در را بازکند مشاهده می‌شد. با پیشرفت تکنولوژی، آیفون‌های تصویری کمک شایانی به دودر کردن عناصر نامطلوب کردند.

پیشرفت تکنولوژی همه‌ی ابعاد زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، از شیوه‌ی زندگی روزمره تا اخلاق و رفتار. قصدم نوشتن یک مقاله‌ی تحلیلی در این‌باره نیست چون فعلا چنین وقت و حوصله‌ای ندارم. می‌خواهم چند نمونه‌ی بامزه از تطابق انسان‌ها با تکنولوژی برای فریب دادن یکدیگر و دروغ‌گویی را بازگو کنم. شخصا بارها از این سوراخ گزیده شده‌ا‌م.

موبایل

تلفن همراه در آغاز به دردسری تازه برای کسانی که گرایش شدیدی به پیچاندن دیگران دارند بدل شد. گزینه‌های متنوعی در هنگام مواجهه با یک تماس نامطلوب قابل اجراست.

۱-      می‌توان با آرامش کامل و با فشار دادن یک دکمه، تماس را Reject کرد، این کار برای تودهنی زدن به فرد تماس گیرنده و تحقیر او مناسب‌ترین شیوه است. این شیوه یکی از بدوی‌ترین شیوه‌هاست و به مرور زمان محبوبیت خود را از دست داده ولی هنوز هم در موارد نفرت و خشم و بدویت زیاد می‌تواند به کار برود.

۲-      می‌شود با فشار دادن یک دکمه صدای زنگ گوشی را به حالت Silent درآورد. در این روش، میزان حقارتی که به فرد تماس گیرنده تحمیل می‌شود به مراتب کمتر از روش شنیع قبلی است، از لحاظ عملی بسیار آسان است و در موارد معذوریت می‌توان از آن استفاده کرد. مثلا وقتی که خواب هستید، اعصاب ندارید، در جلسه‌ای هستید، در مستراح هستید، تو یا روی کار هستید و… و پس از فارغ شدن از وضعیت‌های نامبرده با دیدن شماره‌ی فرد تماس گیرنده اگر آمارتان … نیست می‌توانید با او تماس بگیرید. اکثر مردم با اولین تماسی که بی پاسخ می‌ماند و ریجکت نمی‌شود فکر بد به سر راه نمی‌دهند و تماس بعدی را به ده یا بیست دقیقه بعد موکول می‌کنند و این کار را حداقل چهار یا پنج بار در یک پروسه‌ی چند ساعته انجام می‌دهند. بعد از یک دوره‌ی چند ساعته و عدم تماس فرد مورد نظر کم کم می‌توان شک کرد که مشکلی در میان است. غالبا یک اس ام اس سوالی و اگر بی پاسخ ماند یک اس ام اس طعنه‌آمیز گزینه‌های بعدی هستند. بعد از آن بسته به رابطه‌ی افراد لحن و محتوای اس ام اس‌ها فرق می‌کند. اگر طرف به شما بدهکار باشد و از دست‌تان فراری، یا دودرتان کرده و… مجازید مورد تفقد قرارش دهید.

۳-      می‌شود به محض پایان یافتن زنگ و برای جلوگیری از تماس بعدی گوشی را off کرد. روش بسیار ضایع و توهین آمیزی است و همچون روش شماره‌ی ۱ برای تحقیر و یا نشان دادن میزان نفرت کارآیی دارد. روشی بدوی و چرخ دنده‌ای است. این کار را قبل از رخ دادن همان زنگ اول هم می‌توان انجام داد که در این صورت اگر قرار قبلی با طرف نداشته باشید قابل قبول است وگرنه بسیار موهن است.

۴-      می‌توان پس از اتمام زنگ، بدون خاموش کردن گوشی، باتری گوشی را سریع جدا کرد تا پیغام «برقراری تماس مقدور نمی‌باشد» به خورد طرف مقابل بدهد. این کار را با پیش بینی یک تماس و قبل از رخ دادن همان زنگ اول هم می‌توان انجام داد.

۵-      می‌توان از انواع و اقسام کدها و شماره‌ها برای دایورت کردن به … چپ و هر چه نابدتر که سراغ دارید استفاده کنید. این روش‌ بسیار نوآورانه و متنوع است و می‌تواند  گاهی اسباب مزاح را نیز فراهم کند و برای شوخی با طرف مقابل به کار رود. مثلا می‌توانید کاری کنید که او حتی نتواند شماره‌ی شما را بگیرد چه رسد به این که پیامی‌بشنود. شخصا از این trick اخیر یک بار و علیه یک آدم زورگو استفاده کرده‌ام و البته در راه خیر. یعنی در راه سینما!!! داستانش را یک وقتی خواهم گفت.

و حالا جمع‌بندی: جداً از روش‌های ۱ و ۳ وقتی که مقروض و بدهکار و یا مدیون کسی هستید و یا موظف به انجام وظیفه‌ای هستید و دارید از آن فرار می‌کنید، استفاده نفرمایید چون در این صورت لایق هرچه که طرف مقابل نثارتان کند هستید. آن‌چه زرنگی می‌پندارید تنها می‌تواند مورد تایید عمه‌ی گرانقدرتان باشد و چیزی جز حماقت نیست. از روش‌های ۱ و ۳ فقط در صورتی استفاده کنید که در موضع طلب و بستانکاری باشید.

اگر واقعا به هر دلیلی قصد پاسخ دادن به کسی را ندارید  از روش ۲ و به ندرت از روش ۴ یا ۵ استفاده کنید. توجه کنید که در روش ۴ شما امکان استفاده از موبایل را از دست می‌دهید و در روش ۵ هم به راحتی رکب می‌خورید، کافی است که طرف مقابل یک اس ام اس بفرستد و پیغام Delivery را دریافت کند.

ای میل

درباره‌ی ای میل که یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی امروز است تنوع کمتری برای پیچاندن وجود دارد. اگر به ای‌میلی پاسخ ندهید و با اعتراض طرف مقابل روبرو شوید پنج پاسخ پیش رو دارید.

۱-      به اینترنت دسترسی نداشتم.

۲-       چند روزی است میل باکسم را چک نکرده‌ام.

۳-      مگه ای‌میلی فرستادی؟ چیزی نرسیده دستم.

۴-      شاید رفته توی اسپم فولدر قاطی اسپم‌ها و من هم نخونده پاکشون کردم.

۵-      ای میلتو دیدم و عشقم نکشید بخونم یا جواب بدم. مگه زوره؟

گزینه‌ی ۵ که تکلیف را یکسره می‌کند و احتمالا جمله‌ی مناسب و درخور، بی درنگ  از سوی طرف مقابل حواله‌تان خواهد شد. گزینه‌ی ۱ و ۲ بسته به شرایط می‌توانند معتبر و یا نامعتبر باشند. ولی چنان‌چه می‌‌خواهید در عین دروغ گفتن، صورتک «آدم خوبه» را هم‌چنان بر چهره حفظ کنید و از تک و تا نیفتید باید با احتیاط فراوان با گزینه‌‌های ۳ و ۴ روبرو شوید. امروز به لطف تکنولوژی امکان این‌که فرستنده‌ی ای میل به محض باز شدنش توسط شما از این امر باخبر شود به سادگی فراهم شده است. توصیه‌ی من این است که اگر محتوای ای‌میل طرفی که می‌خواهید بپیچانید برای‌تان اهمیت چندانی ندارد  اصلا آن را باز نکنید. در این صورت می‌توانید با خیالی آسوده از گزینه‌های ۳ و ۴ استفاده کنید، آن‌هم برای یک بار و نه بیشتر.

البته این همه احتیاط و تبصره برای آدم‌هایی است که هنوز دست کم سعی می‌کنند متشخص باشند و دروغ‌ها و دودره‌بازی‌های‌شان را توجیه کنند وگرنه اگر دو لیوان آب سر حجب و معرفتی که قورت داده‌اید سرکشیده‌‌اید کمترین نیازی به این جنگولک‌ها ندارید. هرچه دروغ‌گوتر، محبوب‌تر و موفق‌تر.

2 thoughts on “تکنولوژی و اخلاق: بخش (۱) و(۲)

  1. سلام……
    آقا واقعا مثال های جالبی زدید.
    تقریبا برای همه ما این اتفاقات پیش اومده، وباهاش خاطره داریم.
    علی الخصوص مزاحم تلفنی و زنگ همسایه رو زدن و فرار کردن.یکی از پر هیجان ترین کارهای دنیا بود 😀

Comments are closed.