یکی از نشانههای خودزرنگپنداری در فرهنگ ایرانی این است که آدمها را با عزت و احترام به کاری دعوت کنید و بعد موقع محاسبه حقالزحمه موقتا یا کلا ناپدید شوید یا یک چندم مبلغ واقعی را به آنها ندهید. من که در هر عرصهای بارها با این بدحسابیها مواجه بودهام. یک وقتهایی بوده که یک قران پول توی جیبم نبوده و میزان طلبم از چند جای مختلف مبلغ واقعا قابلتوجهی بوده. این جور وقتها آدم دوست دارد بدهکاران را گیر بیاورد و… گمان نمیکنم اسم این کار زرنگی باشد؛ پستی است.
یک وقتهایی امثال من از اوضاع اقتصادی مینالیدند اما خیلیها که مشکلی متوجهشان نبود به ریش خودشان پوزخند میزدند. اما حالا انگار راستیراستی چاقوی این نابسامانی (جراحی اقتصادی؟!!!) به استخوان خیلیها رسیده. حالا کسانی که قبلا جیکشان درنمیآمد به نق و ناله افتادهاند.
طبعاً هر کس اقتصاد را با چشمانداز خودش میسنجد. کسی که مثل یابو سر در آخور دارد و به مشت علفی راضی است بهسختی به صرافت فکر کردن میافتد. اما کسی که روال طبیعی زندگی را در پیشرفت و درجا نزدن میبیند، سخت میتواند سکوت کند و تاب بیاورد. پیشرفت هم به اقتصاد وابستگی تام و تمام دارد. با سلام و صلوات که نمیشود امور حرفهای را توسعه داد.
هشت سال دولت قبلی چنان بلایی بر سر این مملکت آورده که بعید است به این زودیها از باتلاق تورم بیرون بیاییم. اما همه مشکلات مربوط به دولت نیست. خودزرنگپنداری و ناخنخشکی و تنگچشمی، ربطی به هیچ دولتی ندارد. اصلا رذالت بزرگ در رفتار و کردار ماست و این به هیچ سیاست و دولتی ربط ندارد.
با این همه، من ابدا ناامید نیستم. مطمئنم که روز بهتری خواهد آمد و از خاطرات بد این روزها خواهیم گفت (و اگر نویسندهایم خواهیم نوشت) و از این تلخی، جز به لطیفه یاد نخواهیم کرد. اما برای رسیدن به روزهای بهتر نباید به هیچ سیاستمرد و دولتی دل بست. باید تغییر را از خودمان آغاز کنیم؛ شرف و حرمت انسان را رعایت کنیم. و بدانیم که این بهاصطلاح زرنگی ما در نظر دیگران جز خباثت و رذالت و دنائت نیست.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
من اسمش را می گذارم فرهنگ “بدوش بدوش تا میتونی بدوش”
بقال: دیروز رفتم ماشینو تعمیر کنم دیدی چجوری تلکم کرد؟!منم این یارو رو میدوشم.
قصاب: صبحی یادته بقاله چجوری روغنو دولا پهنا حساب کرد؟!خیله خب بذار حال این یارو میگیرم.
میوه فروش: عه اینجوریه؟!چطور من برم گوشت بخرم قشنگ بدوشنم….منم بلدم
و قس علی هذا…..
سیاست های دولت ها فقط می تواند تورم و گرانی را کم و زیاد کند.فرهنگ “بدوش بدوش” چه؟!!هیچی سر جای خودش هست فقط وقتی تورم و گرانی بیشتر است شاید بیشتر خودش را نشان می دهد و مردم سخت انتقامجوتر می شوند.
دنائت درست است و نه دناعت. شما که در سایتت کلاس درست نویسی می گذاری این گاف ها چه معنایی دارد؟
——–
پاسخ : ممنون از تذکرتان. اما به نظر نمیرسه اشتباه املایی من شما رو عصبانی کرده باشه بلکه گویا قضیه کلاس درست نویسی !!! آزارتان میداده و مترصد فرصتی بودید. آدمیزاد همین است گاهی اشتباه میکند. چیزی هم که عوض دارد گله ندارد
آقای محمد سیاری اینکه آدم املایش خوب باشد خیلی خوب است ولی اینکه بتواند چشم بر خطاهای دیگران بپوشد خیلی بهتر است.
خیلی ها (از جمله خودم) شاید متوجه این خطای سهوی املایی (که البته خداییش لغت مهجوری ست و من هم از روی کلمه دنی و دنیا فهمیدم با همزه است) شده باشند اما اینگونه طلبکارانه و ذوق زده از یافتن خطای دیگران نیامدند کامنت بگذارند…آمدند؟!
سلام
اینکه خف آدم ها بشینی و منتظر سوتی باشی تا رو کم کنی هم از مصادیق همان کلمه دناءت هست.
خیلی چیزها دارند قربانی پول می شوند و به نظر من رفتار دولتمردان در تشدید این بی اخلاقی ها انکار ناپذیر است.
بر قرار باشید.
———
پاسخ: سلام و سپاس
سلام. آقا حرفت حرف حسابه و چیزی ندارم بهش اضافه کنم
——-
پاسخ: سلام عزیز. حساب مام دست شماس.مخلصیم
فعلا که برای من حرف حتی از اقتصاد هم گذشته؛ امیدوارم جنگی پیش نیاد تا منو با تیپا بفرستن به جنگ با مستکبرین…