دولت روحانی تمام تلاشش را خرج کرد که تحریمهای هستهای را از میان بردارد و ما را به نقطهی صفر چند سال قبل برگرداند. اما جناح راست (با هر عنوانی که خودشان دوست دارند نامیده شوند و من دوست ندارم) برای بدبین کردن مردم به دولت تدبیر و امید هیچرقمه راضی به چنین تحولی در سیاست خارجی نیست. نمایندگان راست در واپسین روزهای حضورشان در مجلس از هیچ کوششی برای وضع قوانینی کارشکنانه برای بدتر کردن اوضاع دولت در نگاه عوام دریغ نکردند. ناگهان صحبت از گشت نامحسوس اخلاقی شد که آشکار بود گامیدیگر برای تنشزایی و خلق نارضایتی عمومیمردم است. و… و… و… همهی اینها تقلای کودکانهی شکستخوردگانی است که طاقت نه شنیدن و گوشهنشینی را ندارند. اندوه سوزناک شکستشان را درک میکنم اما دلیل مخالفتشان با تعامل با کشورهای دیگر و رونق اقتصادی را نمیفهمم یا راستش در مورد خودشان میفهمم اما فاز پیروانشان یعنی مردم غالبا فرودست درمانده را درک نمیکنم. در هر حال این یک جور خودزنی دیوانهوار است؛ مثل قضیهی پارازیت ماهواره که هوشمند و گزینشی نیست و بر فرق سر همه (خودی و غیرخودی) فرود میآید یعنی حتی بر جان و روان خواهر و مادر و فرزند کسی که دکمهی پارازیت را با لبخند فشار میدهد. میدانم در سیاست (این ساحت لجنآلود) هر امر غیراخلاقی و دور از شرافت برای از میدان به در کردن رقیب، مجاز و زیبنده است اما متوجه نمیشوم چهگونه میشود برای منافع سیاسی یک کشور را به بحران اجتماعی و اقتصادی رساند و خود متضرر نشد. این هم از بخت بد تاریخی ماست که وسط این مهلکهی مسموم گرفتار شدهایم. سالها پیش ابراهیم حاتمیکیا در ارتفاع پست نشان داده بود که این کشمکشهای باطل و بیهودهی دوقطبی را چه فرجامیمقدر است. ما در میانهی عقل و هیجان/ شعور و شعار گیر افتادهایم. یک سال مانده تا انتخابات ریاست جمهوری و راست افراطی آشوبطلب، سرآسیمهتر از پیش بر سیمای مدنیت چنگ خواهد زد. و باز هم کسی برای این اقتصاد محتضر و پیرو آن، آمار روزافزون بیکاری و اعتیاد و طلاق و بزهکاری و فحشا و روانپریشی و… کاری نخواهد کرد. اصلاً مگر جز با تعامل با جهان و دست کشیدن از تهدید نالازم دیگران، میشود امیدی به بهبود امور داشت؟ با اقتصاد مقاومتی؟ بله اما کدام اقتصاد مقاومتی؟ وقتی سود سرشار ورود کالای بنجل چینی و ترک و… در دست فلان نهاد است یا تبلیغ همهجور کالای خارجی (یا تحت لیسانس خارجی!!!) با افتخار از سیمای ملی پخش میشود صحبت از اقتصاد مقاومتی واقعا جدی است؟ و اینگونه است که با وجود این حجم از بیکاری بدجور سر کاریم.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز
توسعه اقتصادی ، به تعبیر دکتر سریع القلم حالا دیگر به قدری راه حل ها و ساز و کارهای مشخصی دارد که تبدیل به فرمول ریاضی شده است. ده ها کشور توسعه نیافته در دو دهه گذشته را می توان مثال زد که با همین فرمول ها حالا در مسیر توسعه اقتصادی قرار دارند. این حضرات هم به خوبی به این موضوع آگاه هستند، ولی مشکل اینجاست که توسعه اقتصادی واقعی( بر طبق همان فرمول ها) موجبات تحولات گسترده ای در فرهنگ و زندگی اجتماعی مردم را فراهم خواهد آورد و بساط بسیاری از مسائل را بر خواهد چید.
به نظر من تکیه حکومت بر مفاهیم من درآوردی و بی ارزشی مانند الگوی توسعه اسلامی و ایرانی یا اقتصادی مقاومتی و … ترس از همان آثار سهمگین توسعه اقتصادی است.
اشتباه بزرگ اصلاح طلبان در سال ۷۶ این بود که ابتدا به سراغ توسعه سیاسی رفتند و هم با حکومت سرشاخ شدند و هم اینکه بعد از هشت سال به هیچ نتیجه ایی نرسیدند. اما حالا ظاهراً اعتدالیون به خوبی دریافته اند که مبنا باید توسعه اقتصادی باشد و اگر تحقق یابد ، مسیر توسعه سیاسی هموار خواهد شد.