یک سال و چند ماه از مرگ مادرم گدشته و در این مدت گویی چندین سال پیر شدهام. پیر که چه عرض شود کمیبیش از حد پخته شدم و سوختم. آن مرگ را اصلا درک نکردم و نمیکنم. انکارش نکردم. خودآگاهیام فراتر از سانتیمانتالیسم سوگواری است. خودآگاهیام آزاردهندهترین بخش شخصیتم است که امکان هرگونه سرمستی را در هر شرایطی زایل میکند. اما با این که یک لحظه هم در مقام انکار ننشستم مرگ مادر را درک نکردم. بیهودگی بیش از حدی در این رخداد هست. وقتی میبینم زن یا مردی شصت و چند ساله یا حتی با سن فراتر از هفتاد سال، برای مرگ مادرش عزا میگیرد و ناله میکند مثل آدمهای تهکشیدهی کلبیمسلک فیلمنوآر دوست دارم بالا بیاورم. مادرم وقتی مرد شصت سالش بود و من چهل ساله بودم و سر سوزنی از هوای جوانی نیفتاده بودم. پس من این بار هم از بخت بدم در اقلیت بودهام و تجربهای را از سر گذراندهام که برای اکثریت بیمعناست. آنها فقط وقتی که زهوار خودشان در برود و به پتپت بیفتند برای مرگ پدر یا مادر فرتوت و تمامشدهی خود نمایش غم برپا خواهند کرد. مرگ زودهنگام مادر و انقطاع کاملم از سایر اعضای خانواده که در نظرم جز بیگانگان نیستند، تجربهای بس تلخ و تحملناپذیر است.
اما این مرگ، عارضه روانی بدتری هم داشت. در جایگاه فردی مرگآگاه که از کودکی با ترس از مرگ پا به پا پیش آمده و در دل اتمسفر پراسترس استبداد خانه پدری، هرگز مجالی برای نادیده گرفتن حقیقت فرسایش و زوال (و در نتیجه، مرگ) نداشته، نفرت و ترس از مرگ خویشتن به نفرت و ترس از تمام عالم و اجزای فانیاش، بیهودگی دینامیسمش و تکاپوی پوچ جنبندگانش تصاعد یافته. بدبختانه این انزجار معرفتی، نسبتی با افسردگی و خاموشی و بی رغبتی ندارد اکه اگر بود کرختیاش را در آغوش میگرفتم و دم فرو میبستم. در من تمنای فریاد و طغیان، اندکی فروکش نکرده. تماشای انبوه انسانهای نادان که بردگان رقتانگیز ماتریس قدرتاند روز به روز برایم زجربارتر میشود. تماشای انسانهایی که نه میل به مکاشفه دارند و نه هیچ به پایگان دانش و معرفت این هستی میافزایند. چون گوسپند سر در چمن فرو برده و بالا نمیآورند. محصولشان پشگل پشت پشگل است.
درست است که زندگی، بیهودگی نالازمیاست. درست است که عمر باطل کوتاه را بهتر است به سرخوشی بگذرانیم. اما سرخوشی هیچ ضدیتی با عشق به روشنی و حقیقت و طغیان در برابر جهل و استثمار و ستم ندارد.
اینها را برای که نوشتم؟ نمیدانم.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز