سم هریس که بود و چه شد که چنین به آشکارگی تعفن رسید؟ همیشه چیزی نفرتانگیز در او آزارم میداد که ابدا به باور بنیادینش ربطی نداشت. تا دیروز که گندهلات روشنفکران آتئیست و از معدود مفاخر زندهی اندیشهی لیبرال، بر خودش سیفون کشید و به فاضلاب تاریخ پیوست.
در ویدیویی که دیروز از او منتشر شد به صراحت میگوید که برای پیروزی قطب سیاسی مورد نظرش در انتخابات ریاستجمهوری، باوری به شفافیت و صداقت و دموکراسی ندارد و از هر امکانی برای رسیدن به هدف استفاده میکند. ماکیاولیسم ناب و خالص که لازمهی منجلاب سیاست است اما با ادعاهای کسالتبار خود او و همتایانش در تضاد محض است. توجیه جنایت و خفقان و سانسور و تحریف بی حد و مرز واقعیت برای پیشبرد هدف سیاسی.
من که هرگز به امکان تحقق دموکراسی و حتی حقانیتش باور نداشتهام از شنیدن اعتراف صادقانهی او تعجب نمیکنم. حقیقت همان است که میپنداشتم: زمین ساحت حیات وحش است. بکش تا زنده بمانی. و دکانداران دینستیزی به همان اندازهی دکانداران دین، پلشت و نفرتانگیزند.
دمکراسی لیبرال، حالا نه یک شوخی چرت دمده که زبالهای بیکارکرد و غیرقابلبازیافت است.
رضا کاظمی؛ پزشک، نویسنده، شاعر و فیلمساز